رازهای معاملهگری سویینگ! – مصاحبه با گرت سولووی
با سلام خدمت مخاطبین عزیز و همراهان همیشگی گوگل فارکس. در سلسه قسمت های مصاحبه فارکس، در این قسمت به متن مصاحبه گرت سولووی با مجری برنامه یوتیوب «Etienne Crete – Desire To TRADE» پرداختیم. در این مصاحبه با گرت سولووی به راز های معامله گری سویینگ پرداخته میشود.
از یک یادگیرنده به یک معامله گر سودآور
مجری: به نظرت چه چیزی باعث شد تغییر شغلت از مربی به تریدر که حالا درآمد خوبی داره انقدر قابل توجه باشه؟ آیا یه نکتهی خاصی وجود داشت یا مجموعهای از عوامل ریز؟
گرت سولووی: طی زمان مجموعهای از عوامل ریز باعث این تغییر شدن و همهی اونها حول محور نظم و انضباط بودن. مثلا دنبال کردن معاملاتی که قبلا شروع شدن کار درستی نیست. باید صبر کرد و فرصتهای دیگه رو در نظر گرفت. بخش مهم دیگه خوندن نمودارهاست.
نمودارها اطلاعات زیادی به ما میدن. من همیشه نمودارها رو به یه پازل تشبیه میکنم. هر روز با دادههای جدید یه تیکه از پازل بهمون اضافه میشه و وظیفهی ماست که بفهمیم این تیکه چه معنایی داره و احتمالا چی پیش خواهد اومد. بنابراین یه مجموعهی وسیعی از عوامل ریز باعث این تغییر شدن که همگی یه محور مشترک داشتن.
بهترین ها روش خواندن نمودارها
مجری: میخوام یه سوال درباره خوندن نمودار بپرسم. میدونم راههای مختلفی برای خوندن نمودار وجود داره و ابزارهای زیادی هم میشه استفاده کرد. به نظرت مهمترین نکاتی که باید موقع خوندن نمودارها بهشون توجه کرد چی هستن؟ آیا به چیز خاصی به طور ویژه نگاه میکنی یا ترکیبی از عوامل مختلفه؟
گرت سولووی: راستش ترکیبی از چندتا چیزه ولی از خیلی از اندیکاتورها استفاده نمیکنم. نمودارهایی رو دیدم که پر از اندیکاتورهای گیجکننده و متناقض هستن. راستش خودمم گیج میشم، پس اگر شما هم گیج بشین تعجب نکنید. من واقعا از کندلاستیک چارتها خوشم میاد و جالب اینه که داخل این کندلاستیک چارتها الگوهای مختلفی دیده میشه، مثل یه کندل با انتهای برگشتی یا یه کندل با بالای برگشتی یا یه کندل پوششی.
(اگر علاقه به یادگیری الگو های کندل استیک دارید به مقاله آموزش 12 الگوی کندل استیک ژاپنی سری بزنید)
این الگوهای کوچیک نشونههایی هستن که احتمالات آینده رو بهمون نشون میدن. چیزی که خیلی دوست دارم استفاده کنم خطوط ترنده. خطوط روند اطلاعات زیادی بهمون میدن. بیا یه نگاه سریع به نمودار خودم بندازیم ببینیم چی میتونیم تو این نمودار ببینیم. خب این نمودار شاخص اساندپی 500 هست و کاری که خیلی دوست دارم انجام بدم اینه که نقطه به نقطه رو به هم وصل کنم.
اگه این قله رو به اون قله وصل کنی و بعد خط رو ادامه بدی، ببین چی به دست میاد. دقیقا از این قله به اون قله، خط یه مقاومت رو برات مشخص میکنه، یعنی یه نقطه برای فروش یا شورت کردن بازار. این کارهای ساده واقعا راهگشا هستن و بهت کمک میکنن تصمیم درست رو بگیری. باز هم میگم، من کار رو ساده نگه میدارم.
از فیبوناچی استفاده میکنم چون تو طبیعت هم وجود داره، از میانگین متحرک استفاده میکنم ولی چیزایی مثل استوکاستیک، مکدی، و ویواپ رو به کار نمیبرم. راستش رو بخواهید اصلا از اونا استفاده نمیکنم.
اگه علاقه به استفاده از فیبوناچی در تحلیل های خود دارید مقاله آموزش فیبوناچی در تحلیل تکنیکال را حتما مطالعه کنید.
آیا خطوط روند واقعا کار می کنند؟
مجری: میدونم خیلیها میگن خطوط ترند خیلی ساده هستن و همه جا حرفشو میشنون. پس چرا فکر میکنی کارآ هستند و دقیقا چطور ازشون استفاده میکنی؟ فقط خطوط رو ترسیم میکنی یا چیز دیگهای هم روش اضافه میکنی تا قابل اعتمادتر بشه؟ مثلا به چه نکاتی توجه میکنی؟
گرت سولووی: برای من همهیچیز به کشیدن خطوط ترند، دقت به کف دوقلو و قله دوقلو و فهمیدن همین چیزهای ساده تو نمودار خلاصه میشه. اما وقتی همهی اینها رو با هم ترکیب کنی، قدرت پیدا میکنن. من نمودارها رو یه جور احتمالات موفقیت میدونم. وقتی یه خط ترند برخورد میکنه و یه عامل زمانی مثل شمارش هفت (که یه کم پیچیدهتره) اضافه میشه،
(برای یادگیری کامل و استفاده از خط روند در تحلیل تکنیکال سری به مقاله آموزش تشخیص روند بازار بورس و فارکس بزنید.)
یا این خط ترند با یه سطح بازگشت فیبوناچی تلاقی داره، مثل اینه که تیکههای پازل رو کنار هم بچینی و چندتا عامل رو با هم مطابقت بدی. این عوامل میتونن یه کف دوقلو با یه انتهای برگشتی باشن. داشتن دو تا از این عوامل احتمال موفقیت شما رو بالا میبره و با سه تا عامل احتمالش حتی بیشتر میشه.
کل ماجرا اینه که کار رو ساده نگه داری ولی بفهمی که با یه خط ترند نباید تصمیم بگیری. باید چندتا خط ترند یا عوامل دیگه رو کنار هم بذاری تا یه احتمال برد بالا به دست بیاری.
سبک معاملاتی گرث چگونه تکامل یافت؟
مجری: چطور سیستم معاملهتون رو با گذشت زمان تکامل دادین؟ آیا وقتی سودآور شدین مجبور شدین خیلی چیزا رو تغییر بدین یا بیشتر همون روشها رو ادامه دادین؟
گرت سولووی: خب، میتونم بگم یه پیشرفت تدریجی بود. اولش همه کار رو اشتباه میکردم. اجازه میدادم احساساتم به من بگن کی وارد سهام یا کالا بشم. البته در اون موقع هنوز ارز دیجیتال نیومده بود! زیاد دنبال سهامی میرفتم که قبلا خیلی رشد کرده بودن و نمیفهمیدم چرا با اینکه یه مدت سود میکردم، بعدش ضرر میدادم. تا اینکه کمکم متوجه اشتباهات خودم شدم.
داشتن یه دفتر خاطرات برای معاملات، مخصوصا تو شروع کار، خیلی مهمه. هر معاملهای که سود نمیکنین رو حتما توش بنویسین، چون از همه مهمترن. بعد هم بنویسین چی رو اشتباه انجام دادین.
مثلا، “خریدم وقتی که قیمت 50 درصد بالا رفته بود و دیگه داشت روند صعودی رو طی میکرد، به جای اینکه یه خط روند نزولی کلیدی، مثلا یه خط حمایت رو میخریدم.” باید بتونین اشتباهاتتون رو بپذیرین، ازشون درس بگیرین، یادداشتشون کنین و واقعا بفهمین که قراره اشتباه کنین، اما اگه مرتب پیشرفت کنین و از اشتباهاتتون یاد بگیرین، منحنی سودآوری شما بیشتر به سمت بالا صعود میکنه و سودهای بیشتری عایدتون میشه.
ژورنال نویسی
مجری: حالا در این مرحله از دوران کاریتون که دو دهه میشه، دفتر خاطرات معاملاتی ندارین، اما توی جوانی از دفتر کاغذی استفاده میکردین. چرا؟
گرت سولووی: آخه میشد همیشه کناره تخت بذارمش. خیلی برام مفید بود که قبل از خواب حتما تو دفتر بنویسم و به معاملات اون روز فکر کنم، بعد بنویسم چی میتونستم بهتر انجام بدم، اشتباهم چی بود و کار درستی که کردم چی بود. بعد هم جمعهها، یعنی پایان هفته، دفتر رو از دوشنبه مرور میکردم و قوانین مربوط به اشتباهاتم رو تقویت میکردم. مثلا: دنبال قیمت نرو، اینجا نخر، فلان کار رو نکن. فکر میکنم همین مرور و تکرار کنار تخت تاثیرش رو تو خواب میذاشت و باعث میشد درسها رو بهتر جذب کنم.
اگر اهمیت ژورنال نویسی را نمیدانید حتما سری به مقاله چرا یادداشت معاملات در فارکس اهمیت دارد؟ بزنید.
مجری: به نظر میرسه روند کاری شما با آموزش عوض نشده و هنوز به همون الگوهای خط روند نگاه میکنین، درسته؟
گرت سولووی: بله، چون خود نمودارها که تغییر نمیکنن. میتونین نمودارهای مربوط به دهه ۷۰، ۱۹۲۰ و … رو ببینین. نمودارها عوض نمیشوند، این ما آدما هستیم که همیشه دنبال طمع و ترسیم. ما تحت تاثیر احساسات شدید طمع و ترس هستیم و باید یاد بگیریم کنترلشون کنیم.
باید بگیم برای موفقیت تو معامله هیچ وقت نباید حریص یا ترسو باشم، باید بیطرف باشم. با بیطرفی میتونیم بدون تعصب به نمودار نگاه کنیم و دنبال سیگنالهای مشخص برای ورود یا خروج باشیم. به نظرم کلید موفقیت همینه. به محض اینکه اجازه بدیم احساسات وارد ماجرا بشه، یه ویژگی احساسی ایجاد میشه که بازار ازش سوءاستفاده میکنه، ما رو به سمت افراط سوق میده و نابودمون میکنه.
وقتی استراتژی های شما خوب کار نمی کنند چه کاری باید انجام دهید
مجری: یکی از چیزهایی که فکر میکنم همه تریدرها باید یاد بگیرن، مواجهه با زمانی هست که استراتژیشون خوب کار نمیکنه. شرایط خاص یا تغییرات بازار میتونه باعث بشه عملکرد استراتژی ضعیف بشه و نتایج بدتر بشه. برام جالبه بدونم چه موقع این استراتژی کمتر جواب میده و شما چطور باهاش کنار میاین؟ آیا چیزی رو تغییر میدین، کلن ترید رو متوقف میکنین، وارد بازارهای دیگه میشین یا روش دیگهای دارین؟
گرت سولووی: سوال عالیای پرسیدین. به نظرم تریدرهایی که سریعتر با تغییرات بازار سازگار میشن، شانس موفقیت بیشتری دارن. مثلاً سال ۲۰۲۱ روند صعودی عظیمی داشتیم، ولی ۲۰۲۲ به یه بازار نزولی تبدیل شد. تو ۲۰۲۱ اخبار بد اهمیتی نداشت و همه چیز بالا میرفت، پس روشهای تحلیلی فنی جواب میداد و تقریباً با هر خرید توی کف سود میکردیم.
اما این روش دیگه تو بازار نزولی جواب نمیده. به عنوان تریدر باید بتونین این تغییرات رو تشخیص بدین. همونطور که گفتین، چیزهایی که یه سال پیش جواب میداد امروز کار نمیکنه. باید سریع این رو تشخیص بدین و خودتون رو با شرایط وفق بدین. چون لجبازی تو ترید خطر داره و میتونه منجر به ضرر بشه. حتی من که آدم لجبازی هستم یاد گرفتم تو ترید مثل یه ربات باشم و بتونم تو هر نوع بازاری سازگار بشم.
قطعاً بعضی تکنیکها تو شرایط خاص عملکرد بهتری دارن. یکی از قوانین من اینه که اگه یه الگوی معاملاتی رو سه بار پشت سر هم باختم، اون رو فعلاً کنار میذارم و بعداً دوباره ارزیابی میکنم. به سیگنال اون الگو توجه میکنم و عملکردش رو ثبت میکنم تا ببینم کارا هست یا نه. اگه دوباره همون درصد بالای موفقیت رو داشته باشه، برمیگردم سراغش.
ولی اگه سه بار پشت سر هم شکست بخوره، یه قدم عقب میکشم. چطور این کار رو میکنین؟ آیا با اکانت دمو معامله میکنین یا روش دیگهای دارین؟
هر موقع یه الگو سه بار پشت سر هم شکست میخوره، اون رو با معامله کاغذی تست میکنم. دیگه با اون الگو ریسک نمیکنم، فقط چک میکنم که آیا دوباره تو نمودار دیده میشه و نتیجهش چی میشه. اگر این بار جواب داد، بهش فکر میکنم ولی اگه باز هم نشه، کنار میذارمش.
هدفم اینه که الگوهایی پیدا کنم که ۷۰ تا ۸۰ درصد مواقع موفق باشن. درصد پایینتر مثل قماره و با ۵۰ درصد که دیگه قمار مطلقه! باید دنبال الگوهایی با درصد موفقیت بالا باشیم تا ثابت کنن واقعا موفق هستن. بعد برمیگردم و دوباره امتحان میکنم.
بعد از تعطیلات در بازار چه باید کرد
مجری: میخوام درباره یه موضوع صحبت کنیم. الان داریم به روزهای بعد از تعطیلات کریسمس و سال نو نزدیک میشیم. حدس میزنم شما بین کریسمس و سال نو معامله نکردین.
حالا چه عاملی رو باید در نظر بگیریم تا دوباره وارد بازار بشیم؟ بعضیها شاید بعد از تعطیلات هنوز گیج باشن یا با معامله جعبهای راحت نباشن و شروع با کندی داشته باشن. به نظرت چه توصیههایی برای آسون کردن ورود به بازار بعد از تعطیلات داری؟
گرت سولووی: مهمترین نکته اینه که آروم پیش برید. بعد از تعطیلی طولانی مثل سال نو، حجم معاملات کم میشه و قابل اعتماد نیست. پس بهتره بذارین اوضاع آروم بشه و بازار به حالت عادی برگرده. به نظرم این خیلی مهمه. نکتهی دیگه اینه که باید به اصولتون پایبند باشین. اگه یه سطح مشخص دارین و توی نمودار اون سطح حجم داشته باشه، باید بهش اعتماد کنین.
باید مثل یه ربات رفتار کنین که برای اون سطح فقط سطحه و به هیچچیز دیگهای، حرف دوستاتون یا ترسهای خودتون، اهمیت نمیده. در این مرحله از کارم همه چیز رو به احتمالات واگذار میکنم. به نمودار نگاه میکنم و همه عوامل رو در نظر میگیرم. اگه احتمالات بالا باشن، دیگه مهم نیست بهش اعتقاد دارم یا نه.
معامله رو انجام میدم و به کل تصویر نگاه میکنم. اگه توی هزار معامله، ۸۰ درصد سود داشته باشم، یعنی ۸۰۰ تا از اونا سودده هستن. قطعا ضرر هم میبینم، ولی مهم میانگین بلندمدت و نرخ برد بلندمدته.
اگر تمایل به تماشای کامل این مصاحبه را دارید میتوانید از رازهای معاملهگری سویینگ! – مصاحبه با گرت سولووی که لینک ویدیو آنرا درج کردیم استفاده کنید.