Reading view

There are new articles available, click to refresh the page.

ابرروندها

فهرست مطالبپردازش کوانتومیارتباطات 5Gاستخراج و ذخیره‌سازی انرژی‌های تجدیدپذیرابرچالش‌هاانرژیسرطانبحران تنهاییغذا و آب تمیزگرمایش زمینپردازش کوانتومی ارتباطات 5G استخراج و ذخیره‌سازی انرژی‌های تجدیدپذیر ابرچالش‌ها انرژی سرطان بحران تنهایی غذا و آب تمیز گرمایش زمین

آنچه پیش از مهاجرت باید بدانیم

تصمیم‌گیری در انتخاب مقصد مهاجرتی

معیارموارد اهمیت
موقعیت زمین شناسی
همسایگان
جمعیت (نسبت جمعیت جوان به کل)
آب و هوا
تاریخ
زبان
دین و رسم‌های عمیق فرهنگی
درآمدهای اصلی (سهم بخش خصوصی از اقتصاد)
بیمه، بهداشت و درمان
پیچیدگی بروکراسی
شرایط حداقلی اخذ شهروندی
هزینه‌های زندگی
تراکم جمعیت
سیاست‌های مالیاتی

🇺🇸 ایالات متحده

🇦🇪 امارات متحده عربی

🇩🇪 آلمان

🇸🇬 سنگاپور

دانلود ویندوز 11 کم حجم – ویندوز برای کامپیوترهای قدیمی – Windows Lite

Windows 11 Lite Screenshot

برای دانلود نسخه‌ی کم حجم و سبک ویندوز یازده اینجا کلیک کنید این نسخه از سیستم‌عامل ویندوز که توسط یکی از کاربرها ایجاد شده، بین حرفه‌ای‌ها از اهمیت خاصی برخورداره. به این دلیل که بسیاری از نرم‌افزارهای «اضافی» ویندوز رو نداره. حتما تجربه‌اش رو داشتید که برای چند کامپیوتر ویندوز نصب می‌کنید و بعد باید هر روز انتظار عبور ترافیک ناخواسته از شبکه باشید چون ویندوز درگیر استفاده از هوش مصنوعی برای یه جستجوی ساده است. یا اینکه یهو یک نرم‌افزار رو از اینترنت میگیره و روی سیستم نصب می‌کنه. هم‌چنین احساس «سنگین» بودن ویندوز هم احساس دلنشینی نیست. با استفاده از این نسخه‌ی غیر رسمی دستکاری شده‌ی ویندوز، می‌شه ویندوز یازده رو روی دستگاه‌های قدیمی‌تر هم نصب کرد و استفاده کرد. حداقل امکانات مورد نیاز: منبع: https://www.tomshardware.com/how-to/make-lightweight-windows-11-image-tiny11-builder

جستار‌هایی در آداب مهندسی الگوپایه نرم‌افزار

Model Driven Design

فهرست مطالبنخستین پناهگاه: تحلیل کسب و کارگام اول: تشخیص محیط‌هاگام دوم: محیط کلانگام سوم: محیط صنعتگام سوم: محیط سازمانگام چهارم: الگوی زمینهگام پنجم: جریان‌های عملکردیگام ششم: جریان عملکردی متقابلگام هفتم: پردازشدومین پناه‌گاه: مهندسی نرم‌افزارگام هشتم: نمودار Use Caseگام نهم: نمودار پردازش و تعاملگام دهم: وایرفریمگام دهم: نمودار کلاسگام یازدهم: معماری زیرساختقله: مدیریت پروژهگام یازدهم: نمودار گانتگام دوازدهم: نمودار قله (خط زمانی)تصمیم‌گیری برای مدیران در فناوری اطلاعمنابعخیلی از مواقع، خلاهایی که در علوم انسانی در سازمان‌ها وجود داره، روح مهندسی رو از بین می‌بره و خسارت‌های مختلف زیادی رو به بار میاره. یه نمونه‌ی ساده‌اش اینه که هزاران مهندس با مهارت در طراحی خودرو داریم اما حتی از همین افراد هم استفاده نمی‌شه. و می‌دانیم که دلایلش نه در مهندسی که در علوم انسانیه. توی حوزه‌ی مهندسی نرم‌افزار هم همینه. ما قبلا در مورد این حرف زدیم که چرا برنامه‌نویس‌ها بدقول می‌شن: زمانی رو برای انجام پروژه‌ای اعلام می‌کنن اما سر اون زمان تحویل نمی‌دن، یا در نهایت چیزی که مشتری از اون‌ها خواسته تحویل نمی‌شه. دلیلش رو می‌شه در این جستجو کرد که چهارچوب، مقدمه‌ها، آداب، اصول، یا دیسیپلین مهندسی نرم‌افزار انجام نمی‌شه. ارتباط بین کارفرما، مشتری و توسعه‌دهنده‌های نرم‌افزار نباید ارتباط گسسته‌ای باشه. منظورم اینه که باید به صورت یک طیف باشه. دقیق‌تر بخوام بگم، یعنی باید در گفتگویی که این وسط شکل می‌گیره برای انتقال خواسته‌ها، باید اینقدر این فرایند نرم انجام بشه، که هیچ فضای ابهامی در هیچ بخشی از پروژه باقی نمانه. اما این طیف به چه صورت عمل می‌کنه؟ از سمت کارفرما شروع می‌کنیم و به سمت توسعه‌دهنده حرکت ‌می‌کنیم. فرض ما بر اینه که کارفرما دید سطح کاروکسب (Business Level) داره و پیمانکار هم کاملا مهندسی به قضیه نگاه می‌کنه. بدیهیه که افرادی که از اون‌ها به عنوان تکنیکال‌رایتر و مدیر پروژه و تحلیل‌گر نرم‌افزار و تحلیل‌گر کاروکسب یاد می‌کنیم، این ارتباط رو شکل می‌دن. قبل از اینکه طیف رو تشریح کنیم لازمه یاداوری کنم که اگر هنوز فکر می‌کنید که این کار‌ها بیهوده است، باید با حقیقتی رو به رو بشید. و اون هم این‌که هزینه‌های نداشتن نقشه‌ی راه هزینه‌هایی به نسبت بسیار بزرگ‌تر از پروژه رو به جا می‌ذاره. در واقع ما اینجا می‌خوایم به این برسیم که هیچ کاری و هیچ فکری بی‌سرانجام باقی نمانه و دقیقا تکلیف هر خواسته‌ای و هر اشکال و هزینه‌ای مشخص بشه. بیاید یه قسم بخوریم. دست راست رو روی قلبمان بذاریم و قسم بخوریم. به قلم! قول بدیم که قبل از اینکه همه چی رو روی کاغذ نیاوردیم وارد کار مهندسی نشیم. در ادامه از یک رویکرد کل به جز استفاده می‌کنیم. یعنی اول دامنه‌ی مسئله رو تشخیص می‌دیم و بعد اینقدر خوردش می‌کنیم که بشه توی ذهن اون رو جا داد و در موردش تصمیم‌گیری کرد. اگر ترجمه‌های عناوین نمودارها مضحک هستن، یه دلیل تاریخی داره. و اون اینه که شاید این چیزا خیلی کاربرد کمی در زندگی روزمره فارسی‌زبان‌ها دارند. نخستین پناهگاه: تحلیل کسب و کار گام اول: تشخیص محیط‌ها گام دوم: محیط کلان تجزیه و تحلیل PESTEL چارچوبی است که برای ارزیابی عوامل خارجی مؤثر بر یک سازمان استفاده می شود. مخفف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، فناوری، حقوقی و زیست محیطی است. با استفاده از این چارچوب، می‌توانید فرصت‌ها و تهدیدهایی را که از محیط کلان به وجود می‌آیند شناسایی کرده و چگونگی تأثیر آنها بر عملکرد و استراتژی سازمان خود را ارزیابی کنید. تجزیه و تحلیل PESTEL می تواند به شما در درک پویایی بازار، روندها، چالش ها و خطرات در صنعت یا بخش خود کمک کند. گام سوم: محیط صنعت پنج نیروی پورتر مدلی است که پنج نیروی رقابتی را که هر صنعت را شکل می‌دهند شناسایی و تحلیل می‌کند و به تعیین نقاط ضعف و قوت یک صنعت کمک می‌کند. این پنج نیرو عبارتند از: با استفاده از این مدل می توانید جذابیت و سودآوری یک صنعت را ارزیابی کرده و منابع مزیت و ضرر رقابتی را برای سازمان خود شناسایی کنید. تجزیه و تحلیل پنج نیروی پورتر می تواند به شما در تدوین استراتژی های موثر، موقعیت خود در بازار و پیش بینی تغییرات آتی در صنعت کمک کند. گام سوم: محیط سازمان تحلیل SWOT چارچوبی است که برای ارزیابی موقعیت رقابتی شرکت و توسعه برنامه ریزی استراتژیک استفاده می شود. مخفف قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها است. با استفاده از این چارچوب، می توانید عوامل داخلی و خارجی موثر بر عملکرد و پتانسیل سازمان خود را شناسایی کنید. نقاط قوت و ضعف عوامل داخلی هستند که می توانید آنها را کنترل کنید، مانند منابع، قابلیت ها، مهارت ها و غیره. فرصت ها و تهدیدها عوامل خارجی هستند که نمی توانید آنها را کنترل کنید، مانند روند بازار، ترجیحات مشتری، رقبا، مقررات، و غیره. تجزیه و تحلیل SWOT می تواند به شما در کشف بینش های جدید، کشف مسائل پنهان، اولویت بندی اهداف و ایجاد ایده های جدید برای عمل کمک کند. همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا سازمان خود را با مأموریت، چشم‌انداز و ارزش‌هایش هماهنگ کنید. تجزیه و تحلیل SWOT می تواند برای یک پروژه خاص یا طرح تجاری کلی شما استفاده شود. گام چهارم: الگوی زمینه مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار (BPM) فعالیتی است که فرآیندهای یک شرکت را به نمایش می‌گذارد، به طوری که فرآیندهای فعلی کسب‌وکار را می‌توان تجزیه و تحلیل، بهبود و خودکار کرد. معمولاً با استفاده از تکنیک‌های گرافیکی یا متنی برای ایجاد نمودارها یا فلوچارت‌هایی انجام می‌شود که مراحل، ورودی‌ها، خروجی‌ها، نقش‌ها و منابع درگیر در یک فرآیند را نشان می‌دهد. مدل سازی فرآیند کسب و کار مزایای بسیاری برای سازمان ها دارد، از جمله: مدل زمینه مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار یک ابزار ارتباطی ساده است که برای به تصویر کشیدن زمینه یک کسب‌وکار، یک سیستم یا یک فرآیند استفاده می‌شود. زمینه محیطی است که هدف مورد علاقه ما در آن وجود دارد. یک مدل زمینه نحوه تعامل شی مرکزی با محیط خود را نشان می‌دهد، خواه در حال تبادل داده، اشیاء فیزیکی یا وجوه باشد. مدل زمینه مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار مزایای زیادی برای سازمان‌ها دارد، مانند: گام پنجم: جریان‌های عملکردی جریان عملکردی مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار، نمایشی گرافیکی از رویدادها و فعالیت‌هایی است که در یک گردش کار رخ می‌دهند، همراه با مالکان، دستگاه‌ها، جدول‌های زمانی و نتایج هر مرحله. این یکی از تکنیک‌های کلاسیک مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار است، همراه با نمودارهای جریان، نمودارهای جریان داده، نمودارهای جریان کنترل، نمودارهای گانت، نمودارهای PERT و IDEF. مدل‌سازی جریان عملکردی فرآیند کسب‌وکار مزایای زیادی برای سازمان‌ها دارد، مانند: گام ششم: جریان عملکردی متقابل نمودار جریان متقابل عملکردی مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار نوعی نمودار جریانی است که رابطه بین یک فرآیند تجاری و واحدهای عملکردی (مانند بخش‌ها یا موقعیت‌های) مسئول آن فرآیند را نشان می‌دهد. همچنین به عنوان نمودار جریان شنا شناخته می شود، زیرا فرآیند را به خطوط افقی یا عمودی تقسیم می کند که نقش ها یا نام های مختلف را نشان می دهد¹². نمودار جریان متقابل مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار مزایای زیادی برای سازمان‌ها دارد، مانند: گام هفتم: پردازش فلوچارت فرآیند مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار یک نمایش گرافیکی از مراحل و فعالیت‌هایی است که یک فرآیند تجاری را تشکیل می‌دهند، از ابتدا تا انتها²4. یکی از رایج‌ترین و ساده‌ترین تکنیک‌ها برای مدل‌سازی فرآیند کسب‌وکار است که از نمادها و اشکال استاندارد برای نشان دادن توالی، جهت و جریان اطلاعات در یک فرآیند استفاده می‌کند. فلوچارت فرآیند مدلسازی فرآیند کسب و کار مزایای بسیاری برای سازمانها دارد، مانند: دومین پناه‌گاه: مهندسی نرم‌افزار UML مخفف Unified Modeling Language است که یک زبان مدل سازی بصری همه منظوره استاندارد شده در زمینه مهندسی نرم افزار²5 است. UML برای مشخص کردن، تجسم، ساختن و مستندسازی مصنوعات اولیه سیستم نرم‌افزاری مانند کلاس‌ها، اشیاء، مؤلفه‌ها، رابط‌ها، موارد استفاده و غیره16 استفاده می‌شود. UML مزایای زیادی برای مهندسین نرم افزار دارد، مانند: گام هشتم: نمودار Use Case گام نهم: نمودار پردازش و تعامل گام دهم: وایرفریم گام دهم: نمودار کلاس گام یازدهم: معماری زیرساخت قله: مدیریت پروژه گام یازدهم: نمودار گانت گام دوازدهم: نمودار قله (خط زمانی) تصمیم‌گیری برای مدیران در فناوری اطلاع منابع

💾

مونولوگی در خودآگاهی، آداب تجارت و مدیریت

فهرست مطالببرای کسی لقب تعیین نکن ولی برای خودت یه عنوان انتخاب کن و بهش پایبند باشیکی از بهترین راه‌های تمرکز، حذف کردن حواس‌پرتی‌هاستدل قوی دارکارهای کوچک رو خودت پیگیری نکنگره‌ها رو محکم بزنکارها رو سریع انجام بدهاگر در برنامه‌ریزی شکست بخورید، برنامه ریختید که شکست بخورید.مشورت کنکار «انجام شده» از «بی‌نقص» بهترهتقلید، کنار دست قدیمی‌تر‌هاکمترین منابع، بیشترین خلاقیتآزادی یعنی خود انضباطیبازار، کاری به شرایط و باورها و انتظارهای ما ندارهمهارت یک معمار در معماری خانه‌اش بروز می‌کنهروی کاغذ بنویس که داری به چی فکر می‌کنیقبل از انجام معامله، همه‌ی جزییات رو روی کاغذ بیارمعامله با افرادِ ناتوان از انجامِ تعهد، باطلهاسراف باعث فقر می‌شهبه اختیارهای مشتری در معامله احترام بذارهمه‌ی کارها مجاز هستن مگر اینکه ممنوع باشننباید سعی کنی که از همه‌ی موقعیت‌های همه‌ی بازارها همزمان سود بگیریشو، ها، ریکینتسوگینسبت به «اقتصاد توجه» آگاه باشیدهر چیزی که می‌خواید رو داریددر کارهایی که زمانی رو باید منتظر باشید، حتما راه‌کار جایگزین داشته باشیدتلاشه که باید تحسین بشه، نه هوش و استعداددوبار گوش کن، یک‌بار حرف بزندوبار فکر کن، یک‌بار انجام بدهبیش از نیاز داده‌ای منتشر نکنمنصف باشبزرگ فکر کنشکرگزار باشبخواه و مذاکره کندر عصبانیت تصمیم نگیر و حرف نزنهرگز ناامید نشواول کار نیمه‌تمام رو تمام کناز دست دادن درک زمان؛ پول، کسب، و زندگی درویشی.از انجام همزمان چند کار دوری کنهمه چیز رو دوباره بررسی کندست باید خالی باشه تا پر بشهقدرت بدنی‌ات رو بالا ببربه میزان کافی در روز آب بنوشپیش از سیر شدن از خوردن دست بکشاز کلمات مثبت استفاده کنید. لبخند بزنید. و زبان بدن مهربان داشته باشید.پاسخگویی به مردم رو نعمت در نظر بگیرنامهربانی‌ها رو دعای خیر در نظر بگیرخوبی‌های دیگران رو یاد کندروغ نگو. مخصوصا به خودت.اول خانوادهاز حبس شدن در اتاق برای یادگیری نترسمتواضع باش، اما خودت رو هم دست کم نگیرآخر هر روز حساب و کتاب کنهر روز از خودت بپرس: اگر امروز آخرین روز زندگی‌ام بود به این کار مشغول بودم؟حق با مشتری استهمیشه برای شیطان وکیل مدافع داشته باشهمه‌ی کارها رو در راستای ماموریت و چشم‌انداز سازماندهی کنحذف کردن محرک‌ها، بهترین راه برای شکستن عادت‌هاستغذای کبوتران را از یاد مبرتو چراغ خود برافروز۱/۳ اموال سرمایه‌گذاری در دارایی ثابت۱/۳ اموال دارایی جاری کار و کسب۱/۳ اموال دم دستجای اتاق خواب و اتاق کار رو عوض نکنحداقل دو روز در هفته استراحت کناتاقت رو مرتب کن، خاک‌روبه‌ها رو پاک کنبا دست پر جلو بریدبرای پول حرص نزن؛ «عجله كردن پيش از فراهم شدن امكانات، و از دست دادن امكانات و سستى نمودن پس از فرصت، از حماقت و نادانى است»«وقتی خوش‌بختی را پیدا کردی، سوال پیچش نکن»حتی در خط مقدم جنگ هم کار و کسب رو از یاد نبر«عبادت ده بخش و نه بخش آن طلب روزىِ حلال است»هرگز به رقیب بی‌احترامی نکنهرگز کسی رو تمسخر یا تحقیر نکنهرگز غیبت نکن، صریح باشقطع ارتباط نکنمهمان‌نواز باشکم‌رنگ‌ترین جوهرها از قوی‌ترین حافظه‌ها ماندگارترنداگر یاد گرفتن مطلبی دشواره، تاریخش رو مطالعه کنچیزی که کار می‌کنه رو تا حد امکان حفظ کنسوال بپرس و انتقادی فکر کنارزش پیش‌بینی‌ها به تاریخ و مقدارهای قابل اندازه‌گیری اون‌هاسترسانه‌ها همیشه جامعیت و بی‌طرفی ندارنادراک تو لزوما حقیقت نیستخواسته‌ی تو لزوما آینده‌ی بازار نیستبرای شناختن هر مردمی، به ادبیات اون‌ها رجوع کنعلاج واقعه پیش از وقوع باید نمودخلاقیت، نوآوری در کنار هم چیدن داشته‌هاسترهبری کردن با مثاله نه با اجباراگر قصه‌ای برای گفتن داری یعنی زندگیت عالی بودهاول به همسایه و هموطن خیر برسانتجاوز و تجسس ممنوععهدشکنی ممنوعبه موانع زندگی، دید حل مسئله داشته باشقبل از خرید، با حوصله و صبر تحقیق کنقبل از نهایی کردن خرید اینترنتی، نیم ساعت صبر کناز سطح انتظاری که داری، یک مدل بهتر رو بخرقبل از انجام هر کاری ۵ ثانیه فکر کناز هر معامله رسید داشته باش و حفظش کنبرای خودت کار نتراشکلکسیون جمع نکنوسائل اضافه رو دور کناگر باطلی ماندگار شده، با حق آمیخته استهرگز بدون شنیدن همه‌ی طرف‌ها، قضاوت نکنمایندفول باشصبر کن،به صبر تشویق کن،ارتباط بساز،و کار نادرست انجام ندهیادگیری یعنی اشتباه و اصلاحخجالت ممنوع! هر کسب و کاری باید حاشیه‌ی سود داشته باشه؛ و این چیز بدی نیست.اگر وارد اتاق جدیدی شدید، اول همه جا رو خوب بگردید. شاید بالشی برای راحت‌تر خوابیدن پیدا کردید.۱/۳ روز خواب۱/۳ روز فراغت۱/۳ روز کارتربیتِ رفتار، اضطراب، حواس‌پرتی و شغلیک سر و هزار سودا: در جستجوی سارقِ ارزشمند‌ترین دارایینویسنده این جملات، هرگز دوست نداشتم کسی رو به کاری تشویق کنم که خودم انجام نمی‌دم. اتفاقا هدف هم این نیست. هدفم جمع‌آوری مطالبی بوده که با مرورکردنش به خاطر بیارم که مسیر درست‌تر کدام مسیره. باری. بعضی از پندها به قدری زیبا و تاثیرگذار و عملی هستند که جای اونها در این مجموعه الکترونیکی خالی بود. مواردی که میشه روزانه یا هفتگی مرور کرد و در زندگی به کار بست. خیلی از این موارد رو میشه به گفتگو و آزمایش گذاشت. هر کدام از سرزمینی و دورانی به دست ما رسیدن. این مطالب اینجا جمع شدن چون الهام بخش هستند. جملاتی که میشه روی اون‌ها فکر کرد و امیدوارم به همون اندازه که به من کمک کرده برای بعضی از تصمیم‌ها، به مخاطب عزیز هم کمک کنه. این یک مطلب علمی نیست؛ به این معنی که از تعریف «روش علمی» پیروی نکرده. اما به چشم یک مونولوگ یا گپ دوستانه، می‌شه با فنجانی چای اون رو مرور کرد. نباید فراموش کرد که توسعه‌ی فردی و توسعه‌ی کسب و کار این روزها بسیار تخصصی شدن. مخصوصا روان‌شناسی که در برخی موارد مرزهای مشخصی نسبت به سایر علوم نداره و یکی از مسیرهای علمه که تقریبا همه خواسته یا ناخواسته در موردش نظراتی رو دادن. واضح‌ترین مثال‌های دخالت افراد در علوم روان رو می‌شه در مربی‌گری، اشعار، سخنرانی‌های انگیزشی و غیره دید. ضمن اینکه لازمه روان‌شناسی زرد و ابعادش رو درست بشناسیم، همیشه نیاز به راهنمایی مشاور متخصص هست و نباید ساده از کنار بعضی احوال گذشت. همچنین می‌دانیم که این گذاره‌ها نسبی هستن. درباره مواردی که در این مجموعه گفته می‌شن هم لزوم هشیاری مخاطب صادقه. الزاما مواردی که گفته می‌شه برای همه کار نمی‌کنه. بعضی از این مطالب رو به تجربه یادگرفتم و از افراد مختلف شنیدم. بعضی‌ها رو توی متون تاریخی یا مذهبی خواندم و بعضی‌ها رو هم از داخل کتابی ایده گرفتم. تا جایی که به خاطر داشتم، منابع رو ذکر کردم. در مورد ریا: گفته می‌شه اگر کاری در حضور یا عدم حضور دیگران یکسان انجام بشه، ریا نیست. و از طرفی جمله‌ی جالبی از نویسنده‌ی ناشناسی خواندم که نوشته بود «ریا کنید اما اجازه بدید چرخه‌ی نیکی ادامه پیدا کنه». امروز بزرگترین آرزویی که برای خودم دارم اینه که به جایی برسم که همواره در حال تحسین کردن پدیده‌های اطرافم باشم. و این لذت بی‌انتها رو زمانی به دست خواهم آورد که شگفتی‌های پشت صحنه رو بفهمم. برای کسی لقب تعیین نکن ولی برای خودت یه عنوان انتخاب کن و بهش پایبند باش انتخاب کردن لقب برای دیگران کار خوبی نیست. حتی اگر لقب مثبتی باشه. چون وقتی که صفتی رو برای کسی انتخاب می‌کنیم او رو محدود به اون صفت کردیم (حتی مثبت؛ البته همیشه استثنا داریم) و البته تاثیر تغییرات رو در افراد کم‌رنگ دیدیم. پس بهتره این کار رو برای دیگران نکنیم. اما اینکه عنوانی رو برای خودمان انتخاب کنیم کمی متفاوته. اینجا ما عمدا به دنبال محدود کردن دامنه‌ی فعالیت‌هامان هستیم و می‌خوایم جلوی پرسه زدن‌های اضافی رو بگیریم. برای مثال اگر من با خودم کنار بیام که یه راننده هستم، یا یه پزشک، یا یه فضانورد، یا یه پلیس، یا یه معلم؛ احتمال اینکه تمرکزم روی کارم بیشتر باشه و راحت‌تر به موقعیت‌های دیگه «نه» بگم بیشتره. آدم‌هایی هستن که با پذیرفتن اینکه برای مدتی بیخیال بقیه‌ی استعداد‌هایی که دارن بشن، و به یکی از عناوین حرفه‌ای قناعت کنن، باعث می‌شه که با ترس کمتری از جاماندن (FOMO) زندگی کنن. بنابراین می‌توانه فایده‌هایی رو برای اون‌ها داشته باشه. در نتیجه به افراد در محیط کار هم عناوین حرفه‌ای – البته به صورت امانت – اختصاص بدید و همچنین به آنچه برای خودتان انتخاب کردید پایبند باشید. یکی از بهترین راه‌های تمرکز، حذف کردن حواس‌پرتی‌هاست یکی از بزرگترین چالش‌های دوران معاصر اینه که تمرکز کردن کار بسیار سختی شده. چه در یک زمان و چه در طولانی مدت بر روی یک کاروکسب تا جایی که به صورت عادت و یا اختلال درمیاد. مشخصه که اگر این حواس‌پرتی‌ها دارن روند زندگی و تصمیم‌های ما رو دچار آسیب می‌کنن باید چاره بشن. باید سعی کنیم که دیسیپلین خودمان رو خیلی به معرض آزمایش نذاریم. مسلمه که مقاومت کردن در برابر یک پارچ آب سرد، بعد از یک پیاده روی طولانی زیر آفتاب، کار ساده‌ای نیست. پس قاعدتا اگر می‌خوایم صبح‌ها رو به چک کردن پیام‌ها و ایمیل‌ها سپری نکنیم، باید گوشی موبایل رو بیرون از اتاق خواب قرار بدیم تا صبح مجبور نباشیم در مقابل این خواسته مقاومت کنیم. و یا زمانی که لازم داریم کاری رو با تمرکز بالا انجام بدیم، روی درب اتاق، علامت «لطفا بعدا مراجعه کنید» رو نصب کنیم. وسایل اضافه رو از زندگی حذف کنیم. اون‌ها رو بفروشیم و یا اهدا کنیم. کتاب‌هایی که برای این بخش از اون‌ها ایده گرفتم: دل قوی دار از کنار اضطراب (به منابع روانشناسی رجوع کنید) نمیشه به سادگی گذشت. اما موضوع در اینجا، اضطراب نیست. بلکه شکه. یکی از زمان‌هایی که شک در ما به وجود میاد، زمانیه که بیش از اندازه روی نتیجه تمرکز می‌کنیم. اونقدر درگیر نتیجه می‌شیم که فرایند کار از دست می‌ره. این موضوع فقط فردی نیست. مخصوصا توی سازمان‌های کوچ می‌شه دید که افراد هر کاری که می‌خوان بکنن منتظر برگزاری جلسه می‌شن و هیچ‌کس از کاری که می‌کنه مطمئن نیست. حتی ممکنه هزینه‌ی برگزاری جلسه از هزینه‌ی آزمون و خطای افراد در اون مورد خاص بیشتر باشه! افرادی که در کارهاشان بیش از اینکه روی نتیجه تمرکز کنن، سعی می‌کنن کار رو خوب انجام بدن، رضایت شغلی بالاتری رو تجربه می‌کنن. کارهای کوچک رو خودت پیگیری نکن یکی از کسب و کارهایی که با اون‌ها همکاری می‌کردم، زمانی گره از کارشان باز شد، که یک دیالوگ رد و بدل شد:+ تعمیر این دستگاه کار کوچیکیه بیا خودمان انجامش بدیم– اتفاقا چون کار کوچیکیه باید برون‌سپاریش کنیم با برون‌سپاری، کارها تخصصی انجام می‌شن. کاری که برای ما کوچک به حساب میاد و مقرون به صرفه نیست، ممکنه برای کس دیگه‌ای کار مهم و سوداوری باشه. گره‌ها رو محکم بزن اگر باید برای کسی سبد درست کنید، که قراره وسایلش رو داخلش بذاره، باید گره‌ها رو محکم بزنید که زیر فشار، از هم جدا نشه. اگر دارید نرم‌افزاری می‌سازید، تست‌های دقیقی براش طراحی کنید که توی اجرا خراب نشه. اگر دارید خودرو می‌سازید، نباید توی یه برخورد معمولی، مثل دستمال‌کاغذی مچاله بشه. کار رو باید محکم انجام داد. کارها رو سریع انجام بده معمولا وقتی که مشتری سراغ ما میاد، زمانی شده که احساس نیاز به خدمات ما کرده. این یعنی همینطوریش هم دیر شده برای اینکه به چیزی که می‌خواد برسه. سریع انجام دادن کارها باعث می‌شه مشتری‌ها همچنان انگیزه داشته باشن که کارشان رو توسعه بدن و مشخصا باعث ادامه‌ی همکاری با ما هم می‌شه. همیشه می‌شه کارها رو سریع‌تر انجام داد. با ایجاد روندهای چابک‌تر، استفاده از روش‌های مناسب‌تر، ساختن ابزار و ایجاد همکاری‌های جدید. این بهترین انگیزه است که دائما پیشرفت کنیم و سودآور باشیم. سریع انجام دادن کارها باعث می‌شه که کمی از کمال‌گرایی هم در امان باشیم. زمانی که کارها رو سریع انجام می‌دیم فرصت برای نشخوار ذهنی کم میشه و در نتیجه بهره‌وری هم در طول زمان بالاتر می‌ره. اگر در برنامه‌ریزی شکست بخورید، برنامه ریختید که شکست بخورید. برنامه ریزی آدابی داره. اینکه صرفا روی گوشه‌ی کاغذی بنویسیم که چه کارهایی برای یک روز داریم، معمولا جواب نمیده. چد روز پیش گفتگویی از یک بازیکن فوتبال آمریکایی گوش می‌دادم که در مورد هدف‌گذاری صحبت می‌کرد. جمله‌ی بسیار جالبی داره که می‌گه «رسیدن به یک هدف، جریمه‌ی قرار دادن اون هدفه!» و منظور از این جمله اینه که هدف‌ها می‌توانند آدم‌ها رو نسبت به موقعیت‌های بهتری که می‌توانند به دست بیارن محدود کنن. اما کاملا هدف‌گذاری رو منع نمی‌کنه. در ادامه می‌گه هدف‌گذاری برای اهداف خیلی کوچک لازمه. مثلا کارهایی که باید در طی یک روز انجام بشن و با عبارت «هدف‌های خُرد برای چشم‌انداز کلان» استفاده می‌کنه. در ادامه‌ی اون گفتگو، به بررسی تفاوت «تاثیرگذاری» و «موفقیت» پرداخته می‌شه. صحبت از این بود که موفقیت قائم به شخصه اما تاثیرگذار بودن، یعنی تاثیر گذاشتن روی کار، جهان، شخص و غیره. در نتیجه کسی که به دنبال دومیه، هر دو رو داره. همچنین «امانوئل آچو» به این نکته اشاره می‌کنه که دلیل جاماندن برخی از گروه‌های اقلیت از پیشرفت، به دلیل اینه که به دنبال جوابی نیستن که احتیاج دارند، بلکه در جایی که انتظار دارن به اون جواب برسن جستجو می‌کنن. حرفی رو از مربی خودش نقل می‌کنه که بهش گفته بود «مثل آب نباش که آسان‌ترین راه رو انتخاب کنی». وقتی که به درون خودمان نگاه می‌کنیم می‌بینیم که روش ما، گشتن به دنبال راه‌های آسان‌تره. و برای تمرین دادن ذهن برای آگاه شدن به این موضوع، مثالی رو از فروشگاه‌ها میاره که مسیرهای آسانی رو برای حرکت آدم‌ها طراحی می‌کنن و او این مسیرها رو تغییر می‌ده تا ذهنش رو تربیت کنه که با راحتی مقابله کنه. و این کجا به کار میاد؟ اونجایی که می‌گه هدف‌گذاری کار آسانیه که نباید در سطح کلان انجام بشه مثل هدفی که می‌گه تا ۲۸ سالگی می‌خوام ۱۰۰ هزار دلار داشته باشم و دیگه به این فکر نمی‌کنیم که چه کارهایی دیگه می‌شه انجام داد. در حالی که زندگی با شرایط اینکه هر روز چالشی برای عالی شدن باشه خیلی دشوارتره. مشورت کن همه خیلی زیاد شنیدیم که باید در کارها مشورت کرد. در کنار همه‌ی جنبه‌های مثبتی که مشورت کردن داره، مثل اینکه اطلاعات گسترده‌تری رو توی تصمیم‌گیری دخالت می‌دیم و جنبه‌های پنهان تصمیم‌گیری‌ها رو بهتر می‌بینیم، اینه که از سوگیری «تعهد اولیه» رها می‌شیم. حتی زمانی که در مورد خاصی بیشترین دانش یا تجربه رو داریم، مشورت کردن باعث می‌شه در مقابل این تعهد ذهنی منطقی‌تر تصمیم بگیریم. سوگیری «تعهد اولیه» یکی از سوگیری‌های شناختی ما انسان‌هاست. زمانی که تصمیمی رو می‌گیریم، معمولا اطلاعاتی که باورهای اولیه‌ی ما رو نقض کنن رو نادیده می‌گیریم و یا سعی می‌کنیم تاثیر اون‌ها رو کمتر از چیزی که هست در نظر بگیریم. یکی از بهترین راه‌ها برای اینکه تصمیمی منطقی‌تر بگیریم اینه که با دیگری مشورت کنیم. او تعهدهای اولیه‌ی ما رو نسبت به مسئله نداره و در نتیجه می‌توانیم به این وسیله، به این سوگیری آگاه بشیم. کار «انجام شده» از «بی‌نقص» بهتره بعضی از شغل‌ها به واسطه‌ی دیرینه‌ای که دارن، تعرفه‌هایی برای خدمات اون‌ها وجود داره و حتی فرهنگ تثبیت شده‌ای هم دارن. معیارها و شاید سازمان‌هایی هم برای اندازه‌گیری و قیمت‌گذاری کیفیت کار اون‌ها هست. برای مثال آلیاژها با ترکیب‌های مختلفی از فلز‌های گران‌بها مثل طلا، قیمت‌ها و شیوه‌های تحویل متفاوتی دارن. اما در خیلی از شغل‌های جدیدتر که همه کار فکری بیشتری لازم دارن، اندازه‌گیری کیفیت به مراتب دشوارتره. در مشاغل سنتی، منبع‌ها و مصرف‌های این منابع کاملا مشخص هستند و برای مثال افراد می‌دانند که برای کار درجه دو باید چه مقدار وقت گذاشت و از چه مواد اولیه‌ای استفاده کرد. همونطور که اشاره کردیم، رعایت این سقف در مشاغل دیگه دشواری‌های خودش رو داره. همچنین در مورد اخلاق چنین شغل‌هایی هم گفتگوهایی شکل می‌گیره و خیلی از پرسش‌ها هنوز بی پاسخ هستن. نباید فراموش کنیم که اگرچه این بی‌انتها بودن قدرت تفکر و بهینه‌سازی کارها واقعا شگفت‌انگیزه، اما در نهایت ما در جهانی با کاستی‌ها و کمبود برخی منابع زندگی می‌کنیم که یکی از مهم‌ترین اون منابع زمانه. در بسیاری از موارد، زمان از کیفیت بیشتر اهمیت داره. چون کیفیت رو می‌شه به مرور زمان افزایش داد اما بعضی از فرصت‌ها دیگه هرگز بر نمی‌گردن. تقلید، کنار دست قدیمی‌تر‌ها انسان به صورت تاریخی یاد گرفته که اگر دیگری موفق به انجام یک «شکار» بشه، شانس او برای شکار کردن کمتر می‌شه. پس در مقابل این «دستاورد» دیگران حق داشته که احساس ناامنی بکنه. اما مدت‌هاست که اقتصاد اینطوری کار نمی‌کنه و نعمت‌ها بسیار فراوان شدند و حداقل در سطح خُرد، این احساس ناامنی اساس محکمی نداره چون همیشه جایگزین‌هایی وجود داره. در نتیجه باید مراقب این ذهنیت بود که «کنار» افرادی باشیم که ارزیابی می‌کنیم «موفق» هستند و نه اینکه «مقابل» اون‌ها بایستیم. تقلید یکی از راه‌های بیرون رفتن از وضعیت بلاتکلیفی هستش. اگرچه راهکارهای اختصاصی که درست طراحی شده باشند برای ما بهترن، اما تقلید درست، از درجا زدن و ناامیدی بهتره. زمان‌هایی که ناامید یا کم‌اطلاع هستیم، تقلید می‌توانه ما رو از افتادن در دام کمال‌گرایی نجات بده و از نقطه‌ای که هستیم جابجا کنه. و لازم به تاکید دوباره نیست که اندازه‌ی هرچیزی رو باید نگه داشت. کمترین منابع، بیشترین خلاقیت کمی قبل، در مورد کمبود منابع در جهانی که در اون زندگی می‌کنیم صحبت کردیم. چیزی که پایه و اساس علم اقتصاد رو تشکیل می‌ده. به طوری که بسیاری از افراد غلم اقتصاد رو با تعریف «علم تخصیص بهینه‌ی منابع محدود به نیازهای نامحدود» می‌شناسند. نباید این تعریف ما رو گمراه کنه و فرضی رو به ما القا کنه که اگر منابع محدود هستند پس غیر قابل تغییر هستند و یا حتما یک سری از منابع باید به یک سری از نیازها مرتبط باشن. بسیاری از موارد خام که قبلا برای نیازهای دیگری مصرف می‌شدند، امروز فراوری شدن و در صنعت‌های دیگه استفاده می‌شن. یکی از راه‌های جبران کردن کمبود منابع، استفاده کردن از خلاقیته. تعریفی که من از خلاقیت دارم «نوآوری در چیدمان لوازم موجود» است. این تعریف کمک می‌کنه که خلاقیت پدیده‌ای کمتر ناشناخته باشه و بشه در موردش گفتگو کرد و یا به یک خواسته و حتی عادت تبدیلش کرد. آزادی یعنی خود انضباطی جمله‌ی معروفی از ارسطو هست که می‌گه «آزادی با دیسیپلین به دست میاد» و یا جمله‌ی مشابهی از آیزنهاور که خالق ماتریس اولویت‌بندی هم هست که می‌گه «آزادی یعنی خود انضباطی». و یکی از لازمه‌های حفظ کردن دیسیپلین، انتخاب سبک زندگی متناسب با چهارچوب رفتاریه که برای خودمان تعیین می‌کنیم. پیروی کردن از برخی از اصول کمینه‌گرایی (مینیمالیسم) برای ساختن دیسیپلین خیلی کمک می‌کنه. آقای ریموند کورتزوایل که یک مخترع معاصره، می‌گه «شاکله‌ی کار هوشمندانه، حذف هوشمندانه‌ی اطلاعاته» که با سبک زندگی این روزها خیلی جور در میاد. آدم‌ها می‌توانند تجملات رو به زندگیشان اضافه کنن اما این به قیمت از دست‌رفتن آرزوها و امیدهای اون‌ها خواهد بود. بازار، کاری به شرایط و باورها و انتظارهای ما نداره مسیر بازارها رو بازیگرهایی تعیین می‌کنن که قدرت تغییر دادن روند‌هاش رو دارن. بسیاری از بازارها اونقدر بزرگ هستند که حتی مجموع بازیگران خرد نمی‌توانن با حرکت بازیگرهای بزرگ رقابت کنن. در این‌جا، خطاهای...

سلام دنیا!

پادکست فارسی مدیریت کار و کسب

فهرست مطالبنشان و نام‌واره‌ی 0PT«موفقیت» راز نداره؛ اما چهارچوب‌های مختلفی براش هست. از چیزی که در زندگی شخصی به اسم «دیسیپلین» بیشتر می‌شناسیم، تا چیزی که معتقدیم «فرهنگ» ملت‌های پیشتاز رو تشکیل داده. کسب و کارها، نیازها، ویژگی‌ها، و عوامل موفقیت زیادی دارن که خیلی بهم شبیه هستن. به همین دلیل، بسیاری از اندیشمندها چهارچوب‌هایی رو برای پاسخ به پرسش‌های مشترک ارائه کردن. این چهارچوب‌ها رو می‌شه توی دانشکده‌های مدیریت، زندگی‌نامه‌ها، و غیره پیدا کرد. در طی ده سال گذشته که از سطوح پایین‌تر چارت سازمانی تا طبقه‌های بالای اون رو تجربه کردم، در مورد کسب و کاهای مختلف، متوجه پرسش‌هایی شدم که جواب‌های اون‌ها رو می‌شه در تجربه‌ی دیگران گرفت. پرسش‌هایی در رابطه با انضباط مالی، رضایت مشتری‌ها، رشد، و رقابت. همچنین متوجه این موضوع شدم که بر خلاف عموم باورهایی که در مورد کسب و کارهای موفق شکل گرفته، اون‌ها هم به علم اعتماد دارن، از روش‌های علمی استفاده می‌کنن، و برای نتایج علم، اهمیت قائل هستند. اون‌ها آگاه هستند که هر نکته مکانی دارد، و هنر استفاده‌ی ظریف از دانسته‌ها رو به دست آوردن. در همین راستا، تحصیلات خودم رو برای بازه‌ی زمانی کوتاهی از مهندسی دور کردم و وارد حوزه‌ی آکادمیک مدیریت کسب و کار شدم تا بتوانم بهتر چهارچوب‌های فکری مختلف رو برای حل مسائل مدیریت بشناسم، برای بزینس‌هایی که در اطرافم هستن و در نهایت مردم، مفید باشم. برخی از صحبت‌هایی که با رهبران و مدیران کسب و کارها دارم، گاها تکرار می‌شن. و اگه این اتفاق بیافته به این معنیه که باید یک اپیزود از پادکست، یا یک یادداشت رو به خودش اختصاص بده. و اینطوری می‌شه که وب‌سایتی که پیش‌روی نگاه تیزبین و مهربان شماست، شکل گرفته. نشان و نام‌واره‌ی 0PT اسم 0pt از واژه‌ی Optimization گرفته شده و کمی کوتاه و بهینه شده به این ترتیب، ذات بهینگی رو در خودش داره. نشان هم ترکیبی از سه حرف OPT به نحویه که پرنده‌ای در حال پرواز و نمودارهای خطی رو تداعی کنه. رنگ‌های مشهور صنعت مشاوره کسب و کار و فاینانس (مالیه) برای طرح استفاده شدن اشکال هندسی در قالب نسبت‌های فیبوناچی در کنار هم قرار گرفتن. برای تایپوگرافی هم بهینگی در این دیده شده که با کمترین توضیح، مخاطب از ماهیت پروژه مطلع بشه. مخاطب امروزه کاملا با ساختار آدرس وب‌سایت‌ها آشناست و توضیح اضافه‌ای رو نمی‌طلبه.

ریاضی کار و کسب

فهرست مطالبسوددرصد حاشیه‌ی خالصTurnover RatioCurrent RatioAcid-Test Ratio (Quick Ratio)حباببهره مرکببهره‌ی مرکب با افزایش سرمایه‌ی دوره‌ایپیش‌بینی سری عددیمعادله‌ی اساسی حساب‌داریبدهکار و بستانکار در حساب‌داریآربیتراژ مثلثیمنابع: سود درصد حاشیه‌ی خالص Turnover Ratio Current Ratio Acid-Test Ratio (Quick Ratio) The Acid Test Ratio, or “quick ratio”, is used to determine if the value of a company’s short-term assets is enough to cover its short-term liabilities. Compared to the current ratio, the acid test ratio is a stricter liquidity measure due to excluding inventory from the calculation of current assets. حباب وقتی که یکی از طرفین عرضه یا تقاضا تغییرات خیلی سریعی انجام میده، نقطه‌ی تعادل بازار بهم می‌ریزه در نتیجه قیمت هم به صورت ناگهانی تغییر می‌کنه. اصطلاحا به قیمتی که توی اون بازار به تعادل می‌رسه می‌گن «ارزش ذاتی» اون کالا. به فاصله‌ی قیمت فعلی یک کالا تا ارزش ذاتیش حباب می‌گن. CONSTANT حق ضرب سکه‌ی طلا (۵ هزار تومان) WEIGHT جرم سکه (تمام بهار آزادی: 8.133 معادل ۸ گرم و ۱۳۳ سوت) USDIRT دلار به تومان OZT قیمت اونس جهانی طلا ​Pcoin عیار سکه (21.6 عیار که به اصلاح ۲۲ عیار نامیده می‌شوند) 31.1034768 اونس تروا به گرم قیمت بازار (تومان): جرم سکه (گرم): نرخ دلار (تومان): اونس جهانی طلا (دلار): عیار: محاسبه بهره مرکب بهره‌ی مرکب زمانی اتفاق میافته که سود و سرمایه‌ی اولیه باهم جمع می‌شن و مجموع اون‌ها دوباره به کار گرفته می‌شه تا سود بعدی بدست بیاد. در نتیجه با فرض مثبت بودن سود، مقدار سودی که در هر دوره بدست میاد، بیشتر از دوره‌ی قبلیشه. P سرمایه‌ی اولیه i نرخ بهره در هر دوره (سال) n دفعات محاسبه‌ی سود (ماه شمار = ۱۲؛ روز شمار = ۳۶۵.۴) t زمان دوره سود مرکب (تعداد سال) Principal Amount (P): Annual Interest Rate (i): Number of Times Interest Applied per Time Period (n): Time the Money is Invested or Borrowed for (t): Calculate بهره‌ی مرکب با افزایش سرمایه‌ی دوره‌ای Principal Amount: Annual Interest Rate (%): Number of Years: Monthly Contribution: Calculate پیش‌بینی سری عددی Enter numbers (comma, semicolon, or break-separated): معادله‌ی اساسی حساب‌داری دارایی = بدهی + سرمایه بستانکار بدهکار بدهی جاری:- حساب‌های پرداختنیبدهی بلندمدت:- اسناد پرداختنی- پیش‌دریافت‌ها- جاری شرکا- وام و تسهیلاتدرامدسرمایه دارایی جاری:- صندوق- بانک- تنخواه گردان- اسناد دریافتنی- پیش‌پرداخت‌ها- موجودی کالادارایی ثابت:- زمین- ساختمان- اموال و اثاثه- وسائل نقلیه- ماشین‌آلاتدارایی نامشهود:- سرقفلی- حق‌الامتیاز- نرم‌افزار- برند- حق‌الاکتشاف- حق‌الاختراعهزینه تفکیک حساب‌های اصلی به بدهکار و بستانکار بدهکار و بستانکار در حساب‌داری آربیتراژ مثلثی آربیتراژ مثلثی، یعنی استفاده از نوسان نرخ ارز یا اختلاف قیمت محصول برای سودآوری. در بازار کمودیتی‌ها، این می‌شه به معنای خرید و فروش محصول در بازارهای مختلفی باشه که با ارزهای مختلف کار می‌کنن (کشورهای متفاوت مثلا). به عنوان مثال، یک معامله گر ممکن است یک کالا را با یوان چین بخره و اون رو به دلار توی آمریکا بفروشه. بعد دلارهایی که بدست آورد رو دوباره تبدیل کنه به یوان، و اینطوری سود کنه. برای اینکه بشه آربیتراژ کرد، باید اختلاف قیمت وجود داشته باشه . این تفاوت می تواند ناشی از نوسان‌های نرخ ارز، یا تفاوت در تقاضا و عرضه کالا در بازارهای مختلف باشه. معامله‌گر باید هم دقت زیادی داشته باشه، هم جستجوی عمیقی داشته باشه و هم سرعت عمل بالایی داشته باشه. ضمنا باید در نظر داشته باشه که بازارهای مختلف ریسک‌های مختلفی دارن، قوانین مختلفی دارن، و همچنین کمیسیون‌های مختلفی توسط نهادهای متولی اون بازارها درنظر گرفته شده. منابع:

هدف گذاری و برنامه ریزی برای سال جدید

هدف گذاری و برنامه ریزی برای سال جدید

هدف گذاری و برنامه ریزی چگونه است؟

هدف گذاری و برنامه ریزی برای سال جدید: سال جدید فرصتی برای شروع تغییراتی است که می خواستید از هفته‌ی آینده، ماه آینده یا فصل جدید در زندگی خود ایجاد کنید. برای تعیین اهداف سال جدید، می‌توانید از روش‌های مختلفی استفاده کنید. در ادامه، چند روش برای تعیین اهداف سال جدید آورده شده است:

  • تعیین اهداف هوشمند: اهداف هوشمند، اهدافی هستند که با استفاده از روش SMART تعیین می‌شوند. این روش به شما کمک می‌کند تا اهدافی را تعیین کنید که قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، مرتبط، مشخص و زمان‌بندی شده باشند. به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش وزن بدن است، می‌توانید هدف خود را به صورت «افزایش وزن بدن ۵ کیلوگرم تا پایان سال جاری با افزایش مصرف کالری و ورزش منظم» تعیین کنید.

  • تعیین اهداف مالی: اهداف مالی، اهدافی هستند که به دنبال رسیدن به وضعیت مالی بهتر هستید. برای تعیین اهداف مالی، می‌توانید از روش‌های مختلفی استفاده کنید. به عنوان مثال، می‌توانید هدف خود را به صورت «پس انداز ۱۰ درصد از درآمد خود در سال جاری برای خرید خانه» تعیین کنید.

  • تعیین اهداف شغلی: اهداف شغلی، اهدافی هستند که به دنبال رسیدن به وضعیت شغلی بهتر هستید. برای تعیین اهداف شغلی، می‌توانید از روش‌های مختلفی استفاده کنید. به عنوان مثال، می‌توانید هدف خود را به صورت «افزایش درآمد خود در سال جاری با افزایش تعداد مشتریان» تعیین کنید.

  • تعیین اهداف شخصی: اهداف شخصی، اهدافی هستند که به دنبال رسیدن به وضعیت شخصی بهتر هستید. برای تعیین اهداف شخصی، می‌توانید از روش‌های مختلفی استفاده کنید. به عنوان مثال، می‌توانید هدف خود را به صورت «افزایش سطح فعالیت‌های ورزشی خود در سال جاری» تعیین کنید.

برای هدف ها چطور برنامه ریزی کنیم؟

برای برنامه‌ریزی به منظور دستیابی به اهداف، می‌توانید از روش‌های زیر استفاده کنید:

  • تعیین اهداف: اهداف باید به صورت دقیق و واضح تعیین شوند. اهدافی که دقیقا مشخص کنند چه کاری باید انجام شود، منجر به موفقیت بزرگتری می‌شوند.

  • شناخت موانع: شناخت موانع احتمالی یکی از مهم‌ترین عوامل در افزایش شانس موفقیت است.

  • تعیین برنامه‌ها و دوره‌های عملیاتی: برای دستیابی به اهداف، باید برنامه‌ها و دوره‌های عملیاتی تعیین شوند.

  • زمان‌بندی اقدامات: برای اجرای برنامه‌ها، زمان‌بندی مناسبی باید انجام شود.

  • تعیین وظایف: برای اجرای برنامه‌ها، وظایف مربوطه باید تعیین شوند.

  • پیگیری و ارزیابی: برای اطمینان از پیشرفت به سمت اهداف، باید به طور مداوم برنامه‌ها را پیگیری و ارزیابی کنید.

  • با توجه به این نکات، می‌توانید برنامه‌ریزی موثری برای دستیابی به اهداف خود داشته باشید.

با توجه به این نکات، می‌توانید برنامه‌ریزی موثری برای دستیابی به اهداف خود داشته باشید.

ژورنال چیست و چگونه از آن استفاده کنیم

ژورنال، که معمولاً به مجلات خارجی گفته می‌شود، می‌تواند به صورت سالنامه، فصلنامه، ماه‌نامه یا هفته‌نامه منتشر شود. این مجلات معمولاً شامل مقالات علمی و پژوهشی هستند.برای استفاده از ژورنال، می‌توانید از مقالات منتشر شده در آن برای افزایش دانش خود در یک حوزه خاص استفاده کنید.

همچنین، اگر شما نویسنده یا پژوهشگر هستید، می‌توانید مقالات خود را برای چاپ در ژورنال‌های معتبر ارسال کنید.برای انتخاب ژورنال مناسب برای ارسال مقاله، باید به چندین عامل توجه کنید، از جمله ایندکس بودن ژورنال، تاریخچه و قدمت ژورنال، ترکیب تحریریه ژورنال، ضریب تأثیر ژورنال و زمان انتشار.

همچنین، برخی از برنامه‌ها مانند برنامه ژورنال اپل، به شما امکان می‌دهند که افکار و فعالیت‌های روزمره خود را ضبط کنید و با داده‌هایی مانند تصاویر، موسیقی‌هایی که گوش کرده‌اید، تمرینات و غیره به برنامه اضافه کنید.

چطوری از تقویم و تعطیلات برای برنامه ریزی سالانه استفاده:

برای استفاده از تقویم و تعطیلات در برنامه‌ریزی سالانه، می‌توانید از روش‌های زیر استفاده کنید:

  1. تعیین اهداف سالانه: ابتدا اهداف خود را برای سال آینده تعیین کنید. این اهداف می‌توانند شامل اهداف کاری، تحصیلی، شخصی یا سلامتی باشند.
  2. بررسی تقویم: تقویم سال آینده را بررسی کنید و تعطیلات رسمی، تعطیلات مدرسه یا دانشگاه، و روزهای مهم دیگر را نشان دهید.
  3. برنامه‌ریزی بر اساس تعطیلات: برنامه‌های خود را بر اساس تعطیلات برنامه‌ریزی کنید. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید در تعطیلات به سفر بروید، این روزها را در تقویم خود علامت بزنید.
  4. تقسیم کردن اهداف به وظایف کوچکتر: اهداف خود را به وظایف کوچکتر تقسیم کنید و آنها را در تقویم خود برنامه‌ریزی کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا پیشرفت خود را روی اهداف خود رصد کنید.
  5. بازبینی و تنظیم مجدد: در طول سال، تقویم خود را بازبینی کنید و در صورت نیاز، برنامه خود را تنظیم مجدد کنید. این کار به شما اجازه می‌دهد تا با تغییرات ناگهانی سر و کار داشته باشید و همچنین از روی برنامه خود پیروی کنید.

به یاد داشته باشید که برنامه‌ریزی سالانه یک فرآیند پویا است و ممکن است نیاز به تنظیمات در طول سال داشته باشد. امیدوارم این راهنمایی به شما کمک کند!

تعداد تعطیلی های سال جدید به جز جمعه ها (1403):

  • فروردین:یکم تا سیزدهم ماه – بیست و دوم و بیست و سوم

  • اردیبهشت :پانزدهم

  • خرداد: چهارده و پانزدهم و بیست و هشتم

  • تیر: پنجم – بیست و ششم و بیست و هفتم

  • شهریور: چهارم – دوازدهم – چهاردهم – بیست و دوم – سی و یکم

  • آذر: پانزدهم

  • دی : بیست و پنجم

  • بهمن: نهم – بیست و دوم – بیست و ششم

  • اسفند: بیست و نهم و سی‌ ام

The post هدف گذاری و برنامه ریزی برای سال جدید appeared first on نقطه‌ی صفر.

تربیتِ رفتار، اضطراب، حواس‌پرتی و شغل

تربیتِ رفتار، اضطراب،


تربیتِ رفتار، اضطراب،یکی از دلیل‌های مهم اضطرابی که نسل من تجربه می‌کنه بر می‌گرده به تربیتی که در طی چندین سال تجربه‌اش می‌کنن. تربیتی که غلطه.

توی نظام آموزشی بسیار قدیمی‌ما، یاد می‌یگیریم که هر کاری مستقیما با پاداش و مجازاتی همراهه. و کسی هست که بر کارهای ما نظارت لحظه‌ای بکنه. و منبع این پاداش‌ها هم دقیقا مشخصه.

بگذریم از اینکه توی محیط دانشگاه دانشجو همواره با انواع قلدری‌ها رو به رو است؛ به دلیل فرهنگ سازمانی غلط دانشگاه‌ها و همچنین قوانینی که قلدری رو تقویت می‌کنن.

وقتی که از مدرسه و دانش‌گاه خارج می‌شیم وارد محیطی می‌شیم که کاملا برعکسه. توی این محیط دیگه خبری از ناظم نیست، مگر اینکه کار به جای خیلی باریکی کشیده شده باشه! خبری از نمره نیست. مسیری هم برای رقابت مشخص نیست. حتی دستاوردها هم به اون شکل امتیاز بندی نمیشن. اداره‌ی آموزشی نیست که تصمیم بگیره طبق کدام چهارچوب (چارت) باید برنامه‌ریزی کنیم و پیش بریم. اولویت‌بندی به عهده‌ی ماست.

وقتی که روی این مهارت‌های نرم اسم می‌ذاریم، خیلی راحت‌تر می‌شه فهمید داستان چیه. ولی نکته اینه که واقعا در عمل چند سال طول می‌کشه که یک فارغ‌التحصیل دانشگاهی، یه روتین برای زندگی خودش بسازه! اینه که خیلی‌ها با وجود اینکه تهدیدی برای سربازی و غیره ندارن ترجیح می‌دن که برای خروج از وضعیت بلاتکلیفی، دوباره ادامه‌ی تحصیل بدن یا دنبال کارمندی‌های بلند مدت باشن تا مطمئن باشن برای سی‌سال آینده کسی برای اون‌ها برنامه‌ریزی کرده.

مهارت‌هایی که برای اولویت‌بندی کارها در زندگی هست، در دانشگاه و مدرسه تدریس نمی‌شد. نمی‌دانم الان چنین اتفاقی میافته یا نه. که البته با توجه به چیزایی که داریم توی جامعه می‌بینیم احتمالا بجز مدارس خصوصی خیلی مدرن، چنین اتفاقی نمی‌افته. و اون مدارس هم به صورت عادلانه در دسترس همه‌ی دانش‌آموز‌ها نیستن.

چیزی که وقتی بیست و یکی دو ساله بودم به براش اسم «بحران ۲۲ سالگی» رو انتخاب کرده بودن؛ یعنی انتخاب بین سربازی، مهاجرت، کار، و ازدواج؛ که هر کدام از این‌ها هزاران زیر شاخه داره و تصمیم‌گیری‌های فازی چند معیاره نیاز داره.

اتفاقا مهارت‌هایی که در دانشگاه یادگرفتیم اینجا ممکنه کار ما رو سخت‌تر کنه. مهارت‌هایی مثل کمال‌گرایی و تعمیم دادن. وقتی که تعداد عامل‌هایی که روی تصمیم ما تاثیر می‌ذاره اینقدر زیاد می‌شه که حتی نمی‌شه شمردش، اون مهارت‌ها کار مفیدی انجام نمی‌دن و فقط می‌شن موتور تولید اضطراب. اینطوری می‌شه که می‌بینیم افرادی با دستاوردهای علمی کمتر، موفقیت‌های اقتصادی بیشتری رو در سطح خانواده رقم می‌زنن که مثال نقضی بر بسیاری از آموزه‌های پیشین ما می‌شه.

افرادی رو می‌شناسم که اونقدر غصه‌ی روندهای کلان زیست‌محیطی، اقتصادی و سیاسی رو می‌خورن که از آب و غذا افتادن. این افراد دقیقا برای چنین کاری آموزش دیده‌ان. اما هیچ مهارتی رو برای کنشگری واقعی روی سطح کره‌ی خاکی زمین یاد نگرفتن. چرا که منابع آموزشی اون‌ها از جای دیگری آمده و مواردی که باید روی اون کار کنن مال جای دیگریه. و این‌ها ساز و کار متفاوتی نسبت به همدیگه دارن.

به نظرم چیزی که برای یک دانشجوی تازه فارغ‌التحصیل شده لازمه، اینه که کمی سفر کنه، کارگاه‌هایی مشابه پیشاهنگی رو دنبال کنه، کمی به خودش فضا بده، و تعریفش رو از یادگیری و «کار درست و اشتباه» تغییر بده. خطا رو به عنوان بخشی از روند یادگیری بپذیره. یادگیری رو از آموزش جدا کنه. و روی مهارت‌های بین فردی کار کنه.

برای نوشتن این مطلب از منبع‌های زیر الهام گرفته شده:
0pt.ir/168 0pt.ir/141

یک سر و هزار سودا: در جستجوی سارقِ ارزشمند‌ترین دارایی

ارزشمندترین دارایی ما زمان ماست. اگر به این باور نرسیدیم، پس پاراگراف‌های بعدی در این عنوان به کار ما نمیاد.

به هر دلیلی مثل وضعیت‌های روانی مختلف شامل اختلال‌های توجه و تمرکز، شغل آدما ممکنه دچار چالش‌هایی بشه. چالش‌هایی مثل باز بودن پرونده‌های نیمه‌کاره‌ی زیاد و پروژه‌هایی که به ثمر نمی‌شینن. در نتیجه امکان نقد کردن خیلی از فعالیت‌های انجام شده وجود نداره و با کاهش نقدینگی هم رو به رو خواهیم شد. به صورت خلاصه بخوام بگم، این مشخصات افرادیه که چندین هنر دارند اما از نظر مالی وضعیت مناسبی ندارند.

نباید ساده از کنار این موضوع گذشت که متخصصین در این مورد راهکارهایی دارن.

اما در جایگاه مربی‌گری کسب و کار باید بگیم که خیلی از این افراد در هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی و اجرای اون‌ها رو به درستی انجام نمی‌دن. نداشتن یک هدفِ «درست» باعث می‌شه که افراد به سادگی از مسیر منحرف بشن. یا انگیزه‌ای برای رو به رویی با چالش‌هایی که توی مسیر پیش میاد نداشته باشن.

The post تربیتِ رفتار، اضطراب، حواس‌پرتی و شغل appeared first on نقطه‌ی صفر.

اهنگ سازی با هوش مصنوعی چگونه است؟

اهنگ سازی با هوش مصنوعی Built in Bing

اهنگ سازی با هوش مصنوعی یک روش جدید و خلاقانه برای تولید موسیقی است که از الگوریتم‌ها و یادگیری ماشینی استفاده می‌کند. هوش مصنوعی می‌تواند به آهنگسازان کمک کند تا ملودی‌ها، تنظیم‌ها، ترانه‌ها و حتی صداهای مختلف را ایجاد یا تغییر دهند. هوش مصنوعی همچنین می‌تواند از سبک‌ها و الهام‌های موسیقیایی موجود یاد بگیرد و آن‌ها را با هم ترکیب کند تا آثار جدید و منحصر به فرد بسازد.

برای اهنگ سازی با هوش مصنوعی، شما نیاز به داشتن دانش فنی یا تجهیزات پیشرفته ندارید. شما می‌توانید از وبسایت‌ها و نرم‌افزارهایی که این خدمت را به صورت رایگان یا با هزینه کم ارائه می‌دهند، استفاده کنید. برخی از این وبسایت‌ها و نرم‌افزارها عبارتند از:

  • Soundraw: یک وبسایت که به شما اجازه می‌دهد تا با انتخاب ژانر، ابزار، سرعت و مدت زمان، موسیقی بی‌کلام را با هوش مصنوعی بسازید.
Soundraw
  • Soundful: یک وبسایت که به شما اجازه می‌دهد تا با انتخاب یک آهنگ موجود، آن را با هوش مصنوعی تغییر دهید یا صدای خود یا شخصیت‌های معروف را به آن اضافه کنید.
Soundful
  • Beatoven: یک وبسایت که به شما اجازه می‌دهد تا با انتخاب ژانر، ابزار، سرعت و مدت زمان، آهنگ‌های هیپ‌هاپ، لوفی و متال را با هوش مصنوعی بسازید.
Beatoven
  • Soundtrap: یک نرم‌افزار که به شما اجازه می‌دهد تا با استفاده از ابزارها و لوپ‌های مختلف، آهنگ‌های خود را با هوش مصنوعی ضبط، ویرایش و میکس کنید.
  • Bandlab: یک نرم‌افزار که به شما اجازه می‌دهد تا با استفاده از ابزارها و لوپ‌های مختلف، آهنگ‌های خود را با هوش مصنوعی ضبط، ویرایش و میکس کنید.

1. اهنگ سازی با هوش مصنوعی:

  • تولید ملودی و آهنگ:
    هوش مصنوعی قادر به تحلیل الگوهای موسیقی از اعماق تاریخ موسیقی است و با بهره‌گیری از الگوریتم‌های پیشرفته، ملودی‌ها و آهنگ‌های جدیدی را ایجاد می‌کند. این امکان به آهنگ‌سازان کمک می‌کند تا به سرعت ایده‌های خلاقانه بیافزایند.
  • تولید موسیقی با همکاری انسان و هوش مصنوعی:
    پروژه‌هایی وجود دارند که هنرمندان با هوش مصنوعی همکاری می‌کنند تا آثار موسیقی منحصر به فردی ایجاد کنند. این تعامل به انسان‌ها این امکان را می‌دهد که از قدرت تحلیل و خلاقیت هوش مصنوعی بهره‌مند شوند.

2. کاربردهای دیگر هوش مصنوعی:

  • پردازش صدا:
    الگوریتم‌های هوش مصنوعی در پردازش صدا مانند حذف نویز، بهبود کیفیت صدا، و تشخیص الگوهای صدایی به کار می‌روند. این موارد به آهنگ‌سازان کمک می‌کنند تا آثارشان را با کیفیت بهتری ارائه دهند.
  • پیش‌بینی سلیقه موسیقی:
    هوش مصنوعی با تحلیل داده‌های موسیقی و تاریخچه‌ی گوش دادن افراد، قادر است سلیقه موسیقی آن‌ها را پیش‌بینی کند و پیشنهاداتی بر اساس سلیقه فرد ارائه دهد.
  • هماهنگی موسیقی با هوش مصنوعی:
    در برخی اجراها، هنرمندان از هوش مصنوعی برای ایجاد هماهنگی بین عناصر مختلف موسیقی و تولید آثار پیچیده و زیبا استفاده می‌کنند.

هوش مصنوعی به عنوان یک شاخه از علوم کامپیوتر باعث ایجاد امکانات جدید در حوزه‌های هنری شده و این امکان را فراهم کرده است که موسیقی‌های خلاقانه‌تر و متنوع‌تری ایجاد شود.

The post اهنگ سازی با هوش مصنوعی چگونه است؟ appeared first on نقطه‌ی صفر.

قلق کار با مدیر و کارفرمای ADHD

قلق کار با مدیر و کارفرمای ADHD

قلق کار با مدیر و کارفرمای : آدم‌های مختلف قلق‌های مختلف دارن. طبق تجربه‌ی شخصی به این رسیدم که بسیاری از کارفرماهایی که بزینس‌های بزرگی رو با گستره‌ی محصولات زیاد دارن مدیریت می‌کنن، یکم نسبت به بقیه متفاوت‌ترن.

گاهی باعث می‌شه که از کارکنان اون‌ها بشنوید که این افراد سخت‌گیر، خشن، کم حافظه، یا زیاده‌خواه هستن. و ممکنه درست بگن. اما نه به معنای منفی اون. درواقع شاید بشه گفت چیزی که علم امروز اون رو «اختلال تمرکز» نام‌گذاری کرده در واقع نقطه‌ی قوت این افراد مخصوصا توی بازارهای پر تلاطم کشوری مثل ایران ماست که ممکنه امروز بازاری وجود داشته باشه و فردا نباشه. من این افراد رو اینطوری شناسایی می‌کنم که مطالعات گسترده‌ای دارن. و همچنین در طیف گسترده‌ای از کارها تجربه دارن. مسیر زندگی اون‌ها پر از تلاطم و کارهای متفاوت بوده. و وقتی به کسب و کارشان نگاه می‌کنید، می‌بینید یه عالمه مهارت دارن و تقریبا از همه چیز سر در میارن.

البته که یه سری سختی‌ها هم توی ارتباط با این افراد هست. مثلا وقتی که دارید روی یه پروژه‌ی خاص کار می‌کنید، یهو برنامه رو عوض می‌کنن و یه پروژه‌ی جدید جلوی پای شما می‌ذارن و وقتی که به ددلاین پروژه‌ی اول می‌رسید، اونو از شما می‌خوان! این افراد معمولا پایان پروژه‌ها رو هم خیلی جلوتر تخمین می‌زنن.

اما افراد چطور با این سختی‌ها کنار میان؟ چندین و چند رویکرد رو دیدم:

یکیش اینه که اصلا کار نمی‌کنن. یعنی بعد از یه مدت آدم‌ها خسته می‌شن و ول می‌کنن و می‌رن. چون احساس می‌کنن توی کار پیشرفتی نمی‌کنن. یه عالمه کار نصفه نصفه و زخمی شده رو پشت سر می‌ذارن و با یه رضایت شغلی بسیار پایین رها می‌کنن و میرن.

دسته‌ی دیگری از افراد هستن که بی‌تفاوت می‌شن. این آدم‌ها ترجیح می‌دن به جای اینکه دنبال کار برن، منتظر بشینن تا کار دنبال اون‌ها بیاد و همه‌ی مسولیت کار رو هم گردن کسی می‌ندازن که کار رو به اون ها سپرده. حتی ممکنه در مورد کار فکر هم نکنن و به قول معروف دلسوزی هم نکنن. اتفاقا مدیر قصه‌ی ما هم با این افراد راحت‌تره اما کارهای اساسی رو به اون‌ها نمی‌سپاره. کارهای تکراری و پیگیری‌ها رو به این افراد می‌سپاره و اون‌ها هم با این روند کنار میان. اونا با استفاده از زبان بدن و زمان‌بندی‌های منظمی که توی کار میارن، سعی می‌کنن همیشه آماده‌ی تعامل کردن و گزارش دادن باشن.

ولی یک دسته از افراد هم هستن که خیلی زیاد تحت فشار قرار می‌گیرن. اون هم افرادی که شخصیت تحلیل‌گر و مسولیت‌پذیری بالایی دارن. این افراد در مواجه با این مدیرها که شنونده‌های فعالی نیستن، ساعت‌های دردناکی رو سپری می‌کنن. دائما خروجی کار اون‌ها با دیگران مقایسه می‌شه و حال بدی پیدا می‌کنن. این افراد شاید برای اثبات توانایی‌هاشان توی سیستم می‌مانند و دچار فرسودگی شغلی می‌شن. اون‌ها بیشتر از بقیه کار می‌کنن اما کمتر از بقیه از کار رضایت دارن. و همیشه از اینکه فرصت نوآوری از اون‌ها گرفته شده در عذاب هستن.

در کل اینکه یک مدیر، یک سر و هزار سودا داشته باشه چیز بدی نیست. مخصوصا وقتی صنعت در یک کشور قد بلند نیست و آربیتراژ جذابیت‌های بیشتری داره.

اگر کارمند یا پیمانکار چنین مدیر یا کارفرمایی هستید، باید توان نه گفتن رو در خودتان بالا ببرید. و در جریان باشید که ظرفیت اعصاب و زمانی که دارید محدوده. بیش از حد قول ندید و سعی کنید همه چی رو مکتوب نگه دارید تا بتوانید به اون‌ها استناد کنید. همیشه فهرست کارهایی رو که پیش رو دارید با این مدیرها به اشتراک بذارید و مطمئن بشید دقیقا متوجه چیزی که اون‌ها از شما خواستن شدید. سعی کنید شنونده‌ی فعالی باشید. اول خوب بشنوید و بعد راه‌کار ارائه کنید. سعی کنید بدون یه راه‌کار گام به گام و مشخص انتقاد نکنید. بی‌تعارف و صریح باشید و دقیقا در مورد ددلاین‌ها و عواقب تصمیم‌ها گفتگو کنید. اگر امکان داشت از گفتگوها رونوشت و بعد از هر جلسه صورت‌جلسه تهیه کنید.

The post قلق کار با مدیر و کارفرمای ADHD appeared first on نقطه‌ی صفر.

پشت‌میز‌نشینی‌هایی که دوست نداری، ولی باید انجامش بدی

پشت‌میز‌نشینی‌هایی که دوست نداری، ولی باید انجامش بدی

ذهن رو نباید توی وضعیتی گذاشت که برای برنامه‌ی روتین زندگی، اجازه داشته باشه تصمیم بگیره. بسیاری از کارهایی که برای رشد و توسعه ضروری هستن، بعد از مدتی تکراری می‌شن و جذابیت‌های خودشان رو از دست می‌دن. اگر نشه اون‌ها رو به روبات‌ها و یا مکانیزم‌ها سپرد، چاره‌ای نداریم جز اینکه با دیسیپلین نسبت به اون‌ها رفتار کنیم.

حساب و کتاب پایان هر روز کاری

حساب‌داری این روزا داره تقریبا تمامی مراحلش توسط ماشین و نرم‌افزار انجام می‌شه. اما ماشین‌ها در حال حاضر به اندازه‌ی ما از دنیای بیرون آگاهی ندارن. اگرچه ابزارهای فراوانی برای ماشینی کردن فرایند تصمیم‌گیری وجود داره که صد البته در بسیاری از موارد از تصمیم‌گیری‌های قلبی و سرانگشتی بهتر عمل می‌کنه، اما هنوز هم نمیشه به کل انسان رو از این چرخه بیرون کرد.

در پایان روز باید هزینه‌ها رو بررسی کرد. چرایی هزینه‌ها رو باید بررسی کرد. و باید با دید انتقادی به درامدها نگاه کرد.

حساب و کتاب، فقط نباید در حوزه‌ی مالی و حساب‌داری باشه، بلکه بقیه‌ی شاخص‌های عملکرد رو هم باید زیر نظر داشت. گزارش‌های کارکنان رو باید مو به مو مطالعه کرد. آیا در مسیر هدف‌ها و چشم‌انداز‌هایی که برای سازمان طراحی کردیم قرار داریم؟ آیا با سرعت مناسبی به سمت اون‌ها در حرکتیم؟ تهدید‌ها، فرصت‌ها، و به طور کلی محیط پیرامون، چه تغییراتی داشتن؟

پاسخ‌گو بودن به مشتریان و کارکنان

نباید در مورد اینکه به ایمیل کارمند یا تلفن مشتری جواب بدیم، تعلل کنیم. این موضوع چیزی نیست که بشه به بعد موکولش کرد. مگر در وضعیت‌های خاص که همونطور که از اسمش پیداست، نمیشه پیش‌بینیش کرد.

اگرچه باید ساز و کارهایی داشته باشیم که تماس‌های غیرضروری و تماس‌های نامرتبط کاهش پیدا کنن، اما اگر تماسی از این فیلترها رد شده بود، باید پاسخ داده بشه. ممکنه همیشه رو به راه نباشیم. ممکنه پاسخی که دوست داریم رو اون لحظه آماده نداشته باشیم. ممکنه از برنامه‌ای که به مشتری قول داده بودیم به هر دلیلی عقب افتاده باشیم. این‌ها نباید دلیلی برای پاسخ‌گو نبودن باشه. تلفن و پیام رو باید جواب داد.

البته شاید حالت ایده‌آل این باشه که ساعت و کانال مشخصی رو برای جواب دادن به پیام‌ها در نظر بگیریم. برای مثال خط تلفن موبایل اختصاصی برای کارکنان داشته باشیم. یا فقط آدرس‌های ایمیل رسمی شرکت رو در ساعت‌های میانی روز کاری جواب بدیم. بدیهیه که این زمان‌بندی باید دقیقا به اطلاع مشتری‌ها و کارکنان رسیده باشه.

ژورنال‌نویسی

پاسخ‌گو بودن به خود، به اندازه‌ی پاسخ‌گو بودن به دیگران و حتی شاید بیشتر اهمیت داره. البته نه با اون میزان سخت‌گیری و رسمی بودن. ژورنال‌نویسی، زمان مناسبی برای تنها شدن با خود و تجدید نظر کردن در عادت‌هاییه که داریم. توی ژورنال‌نویسیه که با ترس‌ها و محدودیت‌های ذهنی خودمان رو به رو می‌شیم و معمولا همین زمانه که بعضی از انقلابی‌ترین تصمیم‌ها رو برای زندگی شخصی و حرفه‌ای‌مان می‌گیریم. ژورنال‌نویسی تاثیر زیادی روی خودآگاهی ما داره و باعث می‌شه کمتر دچار غفلت (به عنوان نقطه‌ی مقابل متذکر بودن یا مایندفولنس mindfulness) بشیم.

The post پشت‌میز‌نشینی‌هایی که دوست نداری، ولی باید انجامش بدی appeared first on نقطه‌ی صفر.

چرا نباید غیبت و سخن‌چینی کرد؟

چرا نباید غیبت و سخن‌چینی کرد

چرا نباید غیبت و سخن‌چینی کرد؟:مدل‌سازی مشهوری از «ارتباط» انجام شده. از خود ارتباط. در این مدل‌سازی، یک پیام وجود داره که از طریق یک کانال (رسانه) بین یک فرستنده و گیرنده منتقل می‌شه. به عبارتی زمانی که دو نفر باهم در مورد آب و هوا صحبت می‌کنن، پیامی شامل وضعیت آب و هوا در چند روز آینده، بین دو نفر منتقل می‌شه. توی این مدل‌سازی، موجودیت دیگری هم وجود داره به اسم «نویز» که ارتباطات رو مختل می‌کنه. یعنی پیام رو دستکاری یا خراب می‌کنه. در نتیجه پیام، اونطوری که ارسال شده دریافت نمی‌شه. و نویز تنها چیزی نیست که «واقعیت» رو تغییر می‌ده.

میان دو کس جنگ چون آتش است
سخن‌چین بدبخت هیزم‌کش است!

سعدی

همه‌ی ما درکی از واقعیت داریم. زمانی که می‌خوایم این واقعیت رو برای دیگری تعریف کنیم، مثلا بگیم که تصادفی که توی خیابان اتفاق افتاد چطوری بود، نه دقیقا اون اتفاق، بلکه برداشت خودمان از اون اتفاق رو میاریم و در قالب کلمات می‌ذاریم. پس دو تا موضوع دیگه هم اضافه شد. یکی «ادراک» ما از اون پدیده، یعنی چیزی که ازش فهمیدیم، و دیگری تبدیل اون چیزی که فهمیدیم به کلمات و جمله‌بندی و احساس و موسیقی صدا، که اصطلاحا به این مورد هم «اینکُد» کردن می‌گیم یا همون کد‌گذاری.

مدل ارتباطات

در نتیجه اگر بخوایم یک پدیده رو نقل کنیم، بلاهای مختلفی سرش میاد. از خطاها و کاستی‌هایی که در هنگام ادراک موضوع داریم، تبدیل کردن اون به ترکیبی از کلمات و بایاس‌هایی که «زبان» به ما تحمیل می‌کنه، تا رسانه‌ای که پیام ما رو منتقل می‌کنه. و اینجا تمام ماجرا نیست. همه‌ی این اتفاق‌ها باید در ترتیب معکوس توسط گیرنده انجام بشه و در نهایت او ادراکی از پیام دستکاری شده‌ای که توسط ما ارسال شده داشته باشه. پر واضحه که در یک گفتگوی معمولی در مورد آب و هوا، این همه خطا ممکنه.

جوامع انسانی سامانه‌های پیچیده هستن. و این ترکیب «سامانه‌ی پیچیده» یه تعریف ریاضیاتی داره:

سامانه پیچیده به سامانه‌ای پرتعداد از اجزاء کوچکتر گفته می‌شود که با یک دیگر و پدیده‌های خارج از سامانه برهم‌کنش‌هایی دارند و به این علت پیچیده گفته می‌شوند. سامانه پیچیده رفتارهایی از خود بروز می‌دهد که از رفتار اجزاء به تنهایی قابل استنتاج نیست.

ویکی‌پدیا

با توجه به این تعریف، نمیشه و نباید با مشاهده‌ی یک نفر از اعضای جامعه و شنیدن حرف گروهی از افراد، پدیده‌ای رو قضاوت کرد.

ما در فارسی کلمه‌های زیادی برای انواع روابطی داریم که در پس‌پرده متفاوت از جلوه‌ی بیرونی‌شان هستن؛ مثل: دعوای زرگری، دم خروس، اشک تمساح و غیره. این همه ضرب‌المثل، جملات قصار، شعر و پند که در مورد قضاوت شنیده‌ها وجود داره پیامی واضح دارن: احتمال درست بودن استنتاج ما بسیار پایین و صحت صد درصدی اون، غیر ممکنه.

به همین دلیله که قوانین تغییر می کنن. چون رفته‌رفته آدم‌ها متوجه می‌شن جنبه‌هایی از زندگی اجتماعی انسانی رو نادیده گرفته بودن یا برداشت نادرستی از قضیه داشتن. از طرفی وقتی که جوامع رشد می‌کنن، رفتار اون‌ها هم تغییر می‌کنه. به همین دلیل قوانین رسمی و غیر رسمی، دائما در حال تغییر هستن.

حالا تصور کنیم که در یک سامانه‌ی پیچیده، که خودش از بی‌شمار سامانه‌ی پیچیده‌ی دیگه تشکیل شده، قراره که با توجه به «روایت»ها چیزی رو قضاوت کنیم. رسیدن به یک قضاوت درست تقریبا غیر ممکنه.

البته که با چنین وسواس به خرج دادنی، حرف‌زدن، زندگی کردن، و حتی یادگیری و پیشرفت غیرممکن می‌شه. چون اگر اشتباهی نباشه یادگیری هم وجود نداره. اما تصمیم شخصی من بر این بوده که از شرکت در مسابقه‌های قضاوت تاحد ممکن اجتناب کنم. نه اینکه نسبت به رویداد‌های جامعه بی‌تفاوت باشم، اما همیشه فرض رو بر این بذارم که با وجود تمام شواهدی که به من می‌گن قضاوتم درسته، اما دارم اشتباه می‌کنم. هر حرفی عواقبی داره. این واقعیت می‌توانه خیلی تلخ باشه وقتی که با آبروی انسان‌ها درگیر می‌شه. و البته که آبروی سازمان‌ها.

با همه‌ی این تفصیل‌ها، شاید بهتر باشه قبل از فشردن دکمه‌ی «اشتراک» گذاشتن پیامی که در مورد «دزدی» در یک سازمان صحبت می‌کنه، که بسیاری از پیش‌فرض‌های ما رو تایید می‌کنه در مورد «دزد» بودن یه سری افراد، کمی تامل کنیم. می‌شه به جای اشتراک اون خبر، وقت بذاریم و به آدم‌هایی که برای ما مهم هستن زنگ بزنیم و احوال پرسشان باشیم. هزار کار بهتر می‌شه کرد. نه اینکه مطالبه‌گر نباشیم اما در چیزی که تخصص نداریم و یا حتی تخصص داریم و آگاهی نداریم، وارد نشیم. بپذیریم که حتی از دید ریاضیات، آگاه بودن به همه چیز، غیر ممکنه.

اما غیبت! افرادی که غیبت می‌کنن، در طی این جریان، سوگیری‌هایی رو در خودشان تقویت می‌کنن که قضاوت‌های اولیه‌ی اون‌ها رو تقویت می‌کنه. کم پیش میاد که قضاوت‌های اولیه‌ی آدم‌ها در مودرد پدیده‌ها صحیح باشه؛ و حتی اگر صحیح باشه معمولا کامل نیست و جامعیت نداره. ضمن اینکه آبروی افراد چیزی نیست که بشه باهاش شوخی کرد یا خوش گذراند یا ابزاری برای وقت‌گذرانی قرارش داد، یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های غیبت به دلیل همون سو‌گیری، به خود فرد غیبت‌کننده بر می‌گرده. کسی که غیبت می‌کنه به سادگی به این نتیجه می‌رسه که دیگری «آدم بدی» است و نتیجه‌گیری بعدی هم اینه که خودش آدم خوبیه. و مشخصه که کسی که آدم خوبیه، نیازی نداره که چیز جدیدی یاد بگیره یا در رفتار خودش تجدید‌نظر کنه! به مرور زمان آسیب خیلی بزرگی به افرادی که غیبت می‌کنن وارد می‌شه. کم کم از همون کسایی که پشت سر اون‌ها حرف می‌زدن جا می‌مانند.

غیبت کردن یه آسیب بزرگ دیگه هم داره و اون هم احساس ناامنی کردنه. ممکنه واقعیت قصه‌ی افراد به اون بدی که در ذهن دیگران هست نباشه. ممکنه توضیحات قانع‌کننده‌ای داشته باشن که باید شنیده بشه. و آدم‌هایی که غیبت می‌کنن در عمل پذیرفتن که نمی‌خوان قانع بشن. و ذهن آمادگی تعمیم‌دادن قصه‌ها به بدترین حالت‌های ممکن رو داره که باعث ایجاد اضطراب در پس ذهن می‌شه. هر چقدر هم که کسی توانمند باشه، در نهایت انسانه، و انسان هم یه موجود اجتماعیه که در ذات خودش لازم داره تا حدودی به جامعه‌ی خودش اعتماد کنه.

The post چرا نباید غیبت و سخن‌چینی کرد؟ appeared first on نقطه‌ی صفر.

اصطلاحات اقتصادی

اصطلاحات اقتصادی

مخفف کلمه همت: مخفف عبارت «هزار میلیارد تومان» است و تلفظ همت در اقتصاد به صورت «هِمَت» است.

در لغت، واژه “همت” به معنای تلاش، نیروی کار، و تعهد به انجام وظایف و فعالیت‌ها اشاره دارد. در این سیاق، همت به عنوان نیروی انسانی و تلاش فردی در سیستم اقتصادی مطرح می‌شود.

مفهوم همت در اقتصاد ممکن است به چندین جنبه اشاره داشته باشد:

نیروی کار و تعهد به کار

همت می‌تواند به تعهد و نیروی کار فردی یا جمعی از افراد به انجام وظایف و کارهای مرتبط با فعالیت‌های اقتصادی اشاره کند. این تعهد و همت می‌تواند به بهبود تولید و افزایش کیفیت خدمات و محصولات منجر شود.

روحیه کارآفرینی

در ابعاد کارآفرینی، همت به توانایی و انگیزه افراد برای شروع و مدیریت کسب و کارها و پروژه‌های جدید اشاره دارد. افراد با همت بالا ممکن است ریسک‌پذیرتر باشند و به دنبال فرصت‌های جدید در بازارهای اقتصادی باشند.

تلاش برای بهبود اقتصاد

همت ممکن است به تلاش‌های جمعی افراد، جوامع یا کشورها در جهت بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی اشاره داشته باشد. این مفهوم معمولاً در سطح بزرگتر به توانایی جمعیت یا حکومت‌ها برای تحقق رشد اقتصادی، اشتغال و توسعه اجتماعی اشاره دارد.

در کل، همت در اقتصاد به تعهد، توانایی کاری، و تلاش جهت بهبود وضعیت اقتصادی اشاره دارد.

  1. ETF (صندوق‌های تبادل معاملاتی):
    ETF‌ها صندوق‌های سرمایه‌گذاری متنوع هستند که در بورس معامله می‌شوند و در معاملاتشان به سهام شرکت می‌پردازند. این ابزارها به سرمایه‌گذاران امکان می‌دهند به صورت گسترده در بازار سرمایه سرمایه‌گذاری کنند.
  2. EPS (سود هر سهم):
    این نسبت نشان‌دهنده سود خالص یک شرکت به تعداد سهام در دسترس است. به عبارت دیگر، EPS برابر با سود ناخالص تقسیم بر تعداد سهام در گردش است.
  3. P/E نسبت قیمت به سود):
    این نسبت نسبت قیمت فعلی یک سهم به سود خالص سهم به ازای هر سهم را نشان می‌دهد. این نسبت ممکن است نشان‌دهنده ارزش نسبی یک سهم باشد و از آن به عنوان یک ابزار ارزیابی سودآوری سهام استفاده می‌شود.
  4. Bull Market (بازار گاو):
    زمانی که بازار در حال رشد و افزایش قیمت است، به آن بازار گاو گفته می‌شود. در این شرایط، سرمایه‌گذاران به توقع بهبود شرایط اقتصادی علاقه دارند.
  5. Bear Market (بازار خرس):
    معکوس بازار گاو، بازار خرس زمانی رخ می‌دهد که قیمت‌ها به طور عمده کاهش می‌یابند. این شرایط ممکن است به ناپایداری اقتصادی و کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران اشاره کند.
  6. Blue Chip Stocks (سهام آبی):
    سهام شرکت‌های بزرگ، پایدار و با رکورد تجاری برجسته را به عنوان “سهام آبی” معرفی می‌کنند. این سهام معمولاً با پایین‌ترین ریسک و سرمایه‌گذاری درازمدت همراه هستند.
  7. Liquidity (نقدینگی):
    این واژه به قابلیت تبدیل دارایی به پول نقد یا به عبارت دیگر، به آسانی تعویض یا فروش دارایی‌ها برای نقدینگی اطلاق می‌شود.
  8. Diversification (تنوع سرمایه‌گذاری):
    استراتژی توزیع سرمایه در دسته‌های مختلف سرمایه‌گذاری به منظور کاهش ریسک وابستگی به یک دارایی یا صنعت خاص.
  9. FOMO (ترس از از دست دادن):
    این اختصار برای “ترس از از دست دادن” است و به احساس ترس و فشار برای ورود به بازار یا سرمایه‌گذاری به دلیل افتتاحیه‌ها و رشد قیمت‌ها اطلاق می‌شود.
  10. Short Selling (فروش کوتاه):
    استراتژی سرمایه‌گذاری که در آن سرمایه‌گذاران سهامی را که نقدا ندارند، می‌فروشند با امید به کاهش قیمت و خرید آنها در آینده با قیمت پایین‌تر.
  11. Dividend (سود سهام):
    مقدار پول یا سهمی از سود شرکت که به سهامداران پرداخت می‌شود، معمولاً به صورت سالیانه.
  12. Market Capitalization (سرمایه بازار):
    ارزش کل بازار یک شرکت، که با ضرب تعداد کل سهام در بازار قیمت هر سهم به دست می‌آید.
  13. IPO (اولین عرضه عمومی):
    زمانی که یک شرکت برای اولین بار سهام خود را به عموم عرضه می‌کند و به بازار سرمایه می‌پیوندد.
  14. Bonds (اوراق قرضه):
    اسناد معتبری که نشان‌دهنده بدهی یا قرض‌الحسنه از سوی شرکت یا دولت به سرمایه‌گذار است.
  15. Market Order (دستور بازار):
    دستور خرید یا فروش که به صورت فوری با بهترین قیمت موجود در بازار اجرا می‌شود.
  16. Leverage (اهرم مالی):
    استفاده از بدهی یا اوراق بهادار برای افزایش سرمایه و افزایش سود یا زیان سرمایه‌گذاری.
  17. Market Correction (تصحیح بازار):
    کاهش قیمت‌ها در بازار بورس به میزان کمتر از 20 درصد، معمولاً بعد از یک رشد بلندمدت.
  18. Bullish (گاوی):
    وضعیتی که سرمایه‌گذاران انتظار افزایش قیمت سهام دارند و بازار در حال رشد است.
  19. Bearish (خرسی):
    وضعیتی که سرمایه‌گذاران انتظار کاهش قیمت سهام دارند و بازار در حال نزول است.
  20. Volatility (نوسانات بازار):
    میزان تغییرات قیمت‌ها در بازار، که معمولاً به عنوان معیاری برای ریسک استفاده می‌شود.

این توضیحات مختصری از برخی اصطلاحات بورسی و اقتصادی هستند. برای درک بهتر و بیشتر، ممکن است نیاز باشد به تحقیق و مطالعه عمیق‌تر.

The post اصطلاحات اقتصادی appeared first on نقطه‌ی صفر.

سود شرکت‌های پیمانی کجاست؟

باید پرسید که «بزینس» چیه؟ بزینس یعنی مواد اولیه‌ای که با استفاده از فرایندی، مجهز به ارزش افزوده‌ای می ‌شه و خریداری حاضر می‌شه تا اون رو با قیمتی بالاتر از مجموع هزینه‌های انجام شده بخره. به این ترتیب، اگر کاری زیان‌ده باشه نمیشه گفت که با «بزینس» طرف هستیم. یک کسب و کار باید همیشه سودآور باشه. و ما اینجا بیشتر تاکید داریم روی سود ریالی.

حتما دیدید که وقتی توی یه منطقه‌ای کسب و کاری موفق می‌شه، کم کم دور و برش رو کسب و کارهای مشابهش می‌گیرن. یا وقتی که یه ایده موفق می‌شه، بقیه هم شروع می‌کنن به رونوشت کردن از دست اون کسب و کار. دلیلش چیه؟

وقتی که هزینه‌ای که برای مواد اولیه و فرایند می‌شه کاملا مشخص می‌شه، قدرت خرید تبدیل به تقاضا می‌شه، اون کسب و کار توجیه داره.

شرکت‌های پیمانی ظرافت‌های خودشان رو دارن. چون معمولا در ابتدای زنجیره‌ی تامین هستن و به مصرف‌کننده‌ی نهایی یک محصول مستقیم خدمات ارائه نمی‌کنن. همین باعث می‌شه که مشتریان اون‌ها افرادی متخصص در کار باشند. به این ترتیب رسیدن به یک فرایند کار ثابت می‌توانه با دشواری‌هایی همراه بشه. شرکت‌های پیمانی محصولات «لوکس» ارائه نمی‌کنن. لوکس به این معنیه که مشتریه که باید استانداردهای شرکت رو بپذیره. نه برعکس. محصولات لوکس اول تولید می‌شن و بعد ممکنه نسبت به مشتری شخصی‌سازی‌های محدودی روی اون‌ها انجام بشه. البته که معرفی یک محصول لوکس توی بازار هم مهارت‌های خودش رو می‌خواد و دنیای خودش رو داره.

می‌شه گفت که هر چی بیشتر به سمت لوکس شدن (با تعریفی که دادیم) پیش بریم، می‌توانیم انتظار سوددهی بیشتری رو هم داشته باشیم. چون عملا بسیاری از هزینه‌های شخصی‌سازی محصول، هزینه‌های بازاریابی، هزینه‌های پشتیبانی، و هزینه‌های رقابت رو پرداخت نمی‌کنیم.

بخش مهمی از سودآوری در کم کردن هزینه‌هاست. سازمان‌های سودآور به خوبی ساختار هزینه‌هاشان رو می‌شناسن. بخش قابل توجهی از هزینه‌ها می‌توانه به خاطر این باشه که کارهایی با خصلت‌های مشابه در روندهای متفاوتی انجام می‌شن. یکم این جمله انتزاعی شد. پس باید با مثال‌هایی شفافش کنیم.

برای مثال فرض کنیم در یک شرکت پیمان‌کار نرم‌افزار، پروژه‌ها از داشبورد‌های نسبتا مشابهی استفاده می‌کنن که پشت یه سیستم احراز هویت قرار داره. توی این داشبورد یک سری فرم‌ها برای مدیریت اطلاعات داخل جدول‌ها قرار گرفته که با سطوح مختلفی در دسترس کاربرها قرار می‌گیرن. در این مثال، بخش‌هایی که تکراری هستن و می‌توانند در یک فرایند مشابه تولید بشن کاملا واضح هستن. برای مثال می‌دانیم که باید ابزارهایی برای مدیریت داده‌های جداول در حالت کلی ایجاد کنیم. یا ابزاری داشته باشیم که سطوح دسترسی مختلف رو ایجاد و کم و زیاد کنه.

در یک بازار آزاد ایده‌ال که عرضه و تقاضا در اون تعیین کننده‌ی قیمته و رقابت سرکوب نمی‌شه، بعد از مدتی به دلایل مختلف مثل انتشار یا نشست اطلاعات از طریق جابجایی مشتری‌ها و یا کارمند‌ها، این روندها در اختیار شرکت‌های رقیب قرار می‌گیرن و کم کم به عرف بازار تبدیل می‌شن. از اون‌جا به بعده که رقابت برای دریافت حاشیه‌ی سود بزرگتر وارد فاز تازه‌ای می‌شه.

در همون مثال قبلی، زمانی که ایجاد کردن داشبوردها و چند کاربره بودن نرم‌افزارها و مدیریت سطوح دسترسی تبدیل به ابزاری برای همه شد (مثل سیستم‌های مدیریت محتوا) اونجاست که رقابت وارد سطح تازه‌ای می‌شه. مثل اتفاقی که در دنیای وب افتاده کم و بیش. دیگه مثل ده سال پیش، مدیریت اطلاعات تحت وب جادویی و هیجان انگیز نیست و این روز هاست که بازار داره سعی می‌کنه روندهای بازاریابی دیجیتال رو ساختارمند کنه. و همینطوری الی آخر.

در نتیجه به نظر میاد که یکی از کارهایی که برای سودآوری باید انجام داد، بررسی دقیق روندهای کاری و دسته‌بندی الگوهای تکرار شونده است. و بعد ساختن ابزاری برای سریع‌تر، دقیق‌تر و کم‌هزینه‌تر انجام دادن اون الگوهای تکرار شونده. الگو یعنی هندسه و مهندسی یعنی استفاده درست از این هندسه.

The post سود شرکت‌های پیمانی کجاست؟ appeared first on نقطه‌ی صفر.

زبان تجارت

میز ابزار حساب داری

به حساب‌داری می‌گن «زبان تجارت». و وقتی که سراغ فرهنگِ لغت‌ها می‌ریم، «تجارت» رو اینطوری تعریف کردن:

Commerce (noun):

trade, especially between countries; the buying and selling of goods and services

داد و ستد، به خصوص بین کشور‌ها؛ خرید و فروش کالا و خدمات

oxfordlearnersdictionaries.com

و اما خود «حساب‌داری» رو هم اینطوری تعریف کردن:

Accounting (noun):

the system of recording and summarizing business and financial transactions and analyzing, verifying, and reporting the results

نظام ثبت و خلاصه تراکنش های تجاری و مالی و تجزیه و تحلیل، تایید و گزارش نتایج

Merriam-Webster.com Thesaurus, s.v. “accounting,” accessed December 9, 2023.

رویه‌های حساب‌داری

ثبت، فرایندی است که طی آن معاملات مالی به‌طور منظم در مدارک حسابداری وارد می‌شود.

پس از ثبت، معاملات تجزیه و تحلیل می‌شوند تا براساس سیستمی از پیش تعیین شده، طبقه‌بندی شوند. این اطلاعات ثبت و طبقه‌بندی شده به‌طور ادواری در قالب صورتهای مالی خلاصه و به مدیران بنگاه اقتصادی و سایر گروههای ذی‌نفع گزارش می‌شود.

تفسیر، اساساً مرتبط با بهره‌برداری از اطلاعات ثبت، طبقه‌بندی و خلاصه شده است که تغییرات عمده، روندها و توسعه بالقوه امور بنگاه را نشان می‌دهد.

وبلاگ حسابدار_فا

معادله‌ی اساسی حساب‌داری

دارایی = بدهی + سرمایه

بستانکاربدهکار
بدهی جاری:
– حساب‌های پرداختنی
بدهی بلندمدت:
– اسناد پرداختنی
– پیش‌دریافت‌ها
– جاری شرکا
– وام و تسهیلات
درامد
سرمایه

دارایی جاری:
– صندوق
– بانک
– تنخواه گردان
– اسناد دریافتنی
– پیش‌پرداخت‌ها
– موجودی کالا
دارایی ثابت:
– زمین
– ساختمان
– اموال و اثاثه
– وسائل نقلیه
– ماشین‌آلات
دارایی نامشهود:
– سرقفلی
– حق‌الامتیاز
– نرم‌افزار
– برند
– حق‌الاکتشاف
– حق‌الاختراع
هزینه
تفکیک حساب‌های اصلی به بدهکار و بستانکار

بدهکار و بستانکار در حساب‌داری

  • بدهکار (Debit): آنچه برای به‌دست آوردنش وجه می‌پردازیم بدهکار است. بدهکار، دریافت‌کننده‌ی منفعته.
  • بستانکار (Credit): پرداخت‌کننده‌ی منفعت است.
    مثلا: درآمد همیشه بستانکاره.

The post زبان تجارت appeared first on نقطه‌ی صفر.

هوش مصنوعی‌های تحت وب

هوش مصنوعی تحت وب

هوش مصنوعی‌های تحت وب کاربردی آمده‌اند که به رایگان می‌توانید از آنها استفاده کنید:

  1. Copy.ai: هوش مصنوعی برای تولید محتوای خلاقانه که در نوشتن متن، طراحی لوگو، ایجاد نام و اسلوگان و غیره کمک می‌کند.
  2. Hotpot.ai: هوش مصنوعی برای تبدیل متن به تصویر که می‌تواند برای ساخت پوستر، آیکون، بنر، کارت ویزیت و غیره استفاده شود.
  3. GFP-GAN: هوش مصنوعی برای بازسازی تصاویر قدیمی که می‌تواند رنگ، وضوح، جزئیات و حتی صورت‌های گم شده را بهبود بخشد.
  4. Notion.so: هوش مصنوعی برای بهره‌وری که برای سازماندهی برنامه‌ها، پروژه‌ها، مدیریت وظایف و ایجاد اسناد استفاده می‌شود.
  5. Synthesia: هوش مصنوعی برای تولید ویدیو که با استفاده از چهره‌های آماده، متن را به ویدیوهای با کیفیت تبدیل می‌کند.
  6. Remove.bg: هوش مصنوعی برای حذف پس‌زمینه تصاویر که به راحتی و سریع انواع پس‌زمینه‌ها را از تصاویر جدا می‌کند.
  7. ChatPDF: هوش مصنوعی برای پرسش و پاسخ از فایل‌های PDF که می‌تواند فایل PDF را بخواند و به سوالات شما پاسخ دهد.
  8. Beautiful.AI: هوش مصنوعی برای ساخت ارائه‌های زیبا که می‌توانید از آنها برای کار یا ارائه‌های دانشگاهی استفاده کنید.
  9. Dream by Wombo: هوش مصنوعی برای تولید تصاویر خلاقانه که می‌تواند تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی را بر اساس درخواست‌های شما ایجاد کند.
  10. Colormind: هوش مصنوعی برای تولید پالت رنگ که می‌تواند پالت‌های رنگی زیبا را از هر تصویر ایجاد کند.
  11. Deep Dream Generator7: یک ابزار بر پایه هوش مصنوعی که می‌تواند تصاویر را به سبک‌های خاص و خلاقانه تغییر دهد.
  12. RunwayML8: یک پلتفرم که از مدل‌های یادگیری ماشین مختلف برای ایجاد ویدیوها، تصاویر، صداها و غیره استفاده می‌کند.
  13. Speech-to-Text API9: سرویس‌هایی همچون Google Cloud Speech-to-Text که متن را از گفتار تشخیص داده و استخراج می‌کنند.
  14. OpenAI Codex10: یک موتور زبانی پیشرفته که می‌تواند از متن‌ها به شکل کد برنامه نویسی استفاده کند.
  15. StyleGAN11: یک فریم‌ورک بر پایه یادگیری ماشین برای تولید تصاویر مصنوعی با ویژگی‌های مشخص.
  16. TensorFlow Playground12: یک ابزار تعاملی آنلاین برای آموزش مدل‌های یادگیری ماشین با استفاده از TensorFlow.
  17. IBM Watson13: یک سرویس شامل مجموعه‌ای از ابزارها و خدمات هوش مصنوعی که از تحلیل داده تا گفتار به متن تا تشخیص تصویر را پوشش می‌دهد.
  18. Clarifai14: یک پلتفرم بر پایه هوش مصنوعی که برای تحلیل و تشخیص محتوای تصاویر استفاده می‌شود.
  19. Hugging Face Transformers15: یک مجموعه از مدل‌های یادگیری ماشینی که می‌توانند در پردازش زبان طبیعی و دیگر وظایف هوش مصنوعی به شما کمک کنند.
  20. Replika16: یک هوش مصنوعی گفتگویی که به عنوان یک هم‌گپ دوستانه عمل می‌کند.
  21. با توجه به پیشرفت روزافزون در زمینه هوش مصنوعی، همیشه بهتر است لیست‌ها و سرویس‌ها را به‌روز نگه دارید.

امیدوارم این معرفی متناسب با نیازهای شما باشد.

The post هوش مصنوعی‌های تحت وب appeared first on معنی همت.

تجارت الکترونیک

تجارت الکترونیک

تجارت الکترونیک: بهترین راه‌ها برای فروش در دنیای دیجیتال

مقدمه:
تجارت الکترونیک یا e-commerce، به عنوان یکی از پدیده‌های بزرگ تکنولوژیک دوران مدرن، عرصه‌ای پرکشش و پویاست که به کسب و کارها این امکان را می‌دهد که به سرعت و به طریقی موثر به مشتریان خود خدمات و محصولات را ارائه کنند. در اینجا، به بررسی بهترین راه‌های تجارت الکترونیک برای فروش محصولات و خدمات می‌پردازیم.

1. ساخت یک وب‌سایت کارآمد:
ساخت یک وب‌سایت کارآمد و جذاب اولین گام موفقیت در تجارت الکترونیک است. از CMS معتبر مانند Shopify یا WooCommerce استفاده کنید. طراحی رابط کاربری (UI) و تجربه کاربری (UX) باید به گونه‌ای باشد که مشتریان به سادگی و با لذت از سایت شما استفاده کنند.

2. استفاده از راهکارهای پرداخت الکترونیک:
گسترش گزینه‌های پرداخت الکترونیکی برای مشتریان، از جمله کارت اعتباری، پی‌پال و سایر سیستم‌های پرداخت محبوب، به اطمینان از راحتی و امنیت تراکنش‌ها کمک می‌کند.

3. بهینه‌سازی برای موتورهای جستجو (SEO):
استفاده از کلمات کلیدی مهم در متون، عناوین و توضیحات محصولات بهینه‌سازی سایت شما را برای موتورهای جستجو افزایش می‌دهد. عنوان‌ها و توضیحات محصولات باید جاذبه‌ای برای کاربران باشند.

4. استفاده از رسانه‌های اجتماعی:
تبلیغات مستهدف در شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام و توییتر به شما کمک می‌کند تا به گروه مخاطبان بزرگتری دست یابید. منتشر کردن محتوای جذاب و تعاملی نیز جامعه مشتریان شما را تقویت می‌کند.

5. تحلیل داده‌ها و بازاریابی تجربی:
استفاده از ابزارهای تحلیلی مانند Google Analytics برای درک عملکرد وب‌سایت و رفتار مشتریان اساسی است. تست A/B برای بهینه‌سازی صفحات و افزایش تبدیل‌شدن مشتریان می‌تواند مؤثر باشد.

6. ارائه خدمات مشتریان عالی:
پشتیبانی چندکاناله از طریق چت آنلاین، ایمیل و تلفن به مشتریان امکان می‌دهد تا با سهولت و به راحتی با شما ارتباط برقرار کنند. سیاست بازگشت محصولات نیز باید واضح و منصفانه باشد.

7. استفاده از تصاویر و محتواهای جذاب:
تصاویر با کیفیت و توضیحات جذاب برای محصولات، همچنین ایجاد محتوای متنوع و مفید برای وب‌سایت، کمک به جلب توجه و اطمینان مشتریان می‌کند.

8. همکاری با بازاریابان و ویژه‌نامه‌نگاران:
همکاری با بازاریابان تجارت الکترونیک و نویسندگان مطرح می‌تواند دسترسی به گروه‌های بزرگتری از مخاطبان را فراهم کند.

9. استفاده از راهکارهای تبلیغات آنلاین:
تبلیغات گوگل و فیسبوک با استفاده از تحلیل داده‌ها و تنظیمات دقیق، به شما این امکان را می‌دهند که به گروه‌های هدف خود برسید و نتایج بهتری بگیرید.

10. توسعه استراتژی تخفیفات و تبلیغات ویژه:
ارائه تخفیفات محدوده‌ای و برگزاری فروش‌های ویژه در تعطیلات و رویدادهای خاص، مشتریان را ترغیب به خرید می‌کند.

نتیجه‌گیری:
تجارت الکترونیک بازار جهانی را به شکل غیرقابل نادیده‌گرفته‌ای تغییر داده است. این برخورداری از مزایای بسیاری را برای کسب و کارها ایجاد کرده و با اعتماد به روش‌های مدرن و خلاقانه، می‌توان در دنیای رقابتی تجارت الکترونیک به موفقیت دست یافت. این راه‌ها نه تنها برای ایجاد رشد در فروش بلکه برای ارتقاء شناخت و اعتبار برند نیز مؤثر هستند.

The post تجارت الکترونیک appeared first on معنی همت.

آموزش گرفتن اسکرین‌شات با کیبوردهای کوچک: دکمه‌ی پرینت‌اسکرین سرفیس کجاست؟

Ai Generated image of a 3D printer printing a screen display.

ویندوز 10 با کیبورد کوچک تایپ کاور

برای اسکرین‌شات گرفتن یا همون گرفتن عکس از صفحه روی ویندوز ده با کیبوردهای کوچک کافیه که دکمه‌ی استارت به معنی شروع (همونی که آرم آرم ویندوز رو داره – شبیه به پنجره است) رو به همراه دکمه‌ای که روش نوشته Fn (بخوانید: فانکشن) و بزرگترین کلید روی صفحه کلید که باهاش فاصله می‌زنید (اسپیس) رو باهم فشار بدید.

How to take screenshot on Windows 10 without PrintScreen (PrtScn) key on Surface.

The post آموزش گرفتن اسکرین‌شات با کیبوردهای کوچک: دکمه‌ی پرینت‌اسکرین سرفیس کجاست؟ appeared first on معنی همت.

با توجه به ساختار مغز، چرا بهتره از ایمیل برای ارتباطات کاری استفاده کنیم؟

مغز ما یک شبکه‌ی عصبیه. شبکه‌های عصبی اینطوری کار می‌کنن که داده‌ها رو به هم ربط می‌دن. و توی این کار هم خیلی قوی عمل می‌کنن. به همین دلیله که وقتی عطری رو استفاده می‌کنیم که آشنایی قبلا استفاده کرده بوده، به یاد او میافتیم یا حال و هوای پاییز ما رو یاد «بوی مدرسه» می‌ندازه. یکی از روش‌های حفظ مطلب که شنیده‌ام اما نمی‌توانم توصیه کنم یا نکنم با توجه به اینکه همه‌ی جوانبش بر من آشکار نیست، اینه که چیزهایی که می‌خواید حفظ کنید رو با داستان‌های ترسناک تصور کنید. چون مغز داستان‌های ترسناک رو که مربوط به اصلی‌ترین کارکردش (یعنی بقا) می‌شه رو خیلی سریع ذخیره می‌کنه و خیلی راحت به خاطر میاره. حتی گفته می‌شه زمانی در ایتالیا، بعد از تدریس یه مطلب مهم، دانش‌آموزها رو توی آب رودخانه می‌انداختن چون معتقد بودن باعث می‌شه درس‌ها رو بهتر یاد بگیرن. این هم درسته. هیجان بعد از یک اتفاق باعث می‌شه یادگیری بهتر انجام بشه. مثل یک صحنه‌ی تصادف که افراد با تمام جزئیات اون رو به خاطر میارن.

مغز ما هنوز همون ساختار بدوی چند ده هزار سال پیش رو داره که پا روی زمین گذاشتیم. و مغز ما نسبت به تغییرات فناوری کمی جا مانده و به اون سرعت تطبیق پیدا نکرده. پس هنوز هم همونطوری سعی می‌کنه نشانه‌ها رو به هم ربط بده و نشانه‌های مرتبط رو یادآوری کنه.

به همین دلیله که اگر از پیام‌رسانی مثل تلگرام برای گروه‌های خانوادگی استفاده می‌کنید، نباید از همون پیام‌رسان – یا حداقل از همون حساب‌کاربری – برای تماس‌های کاری استفاده کنید. نباید از همون صدای زنگ تلفن خانواده برای رئیس استفاده کنید. پس همین الان صدای زنگ پدر و مادرتان رو عوض کنید و برای دلداده‌تان یک صدای نرم‌تر استفاده کنید. نباید وقتی که مادر با شما تماس می‌گیره، ذهن شما یاد فهرست بلندبالای کارهای انجام نشده بیافته. ممکنه تنها خواسته‌ی او از شما این باشه که توی راه برگشت یه سطل ماست و چند تا تخم‌مرغ بخرید که چند دقیقه بیشتر زمان نمی‌بره و هوای سرتان رو هم کمی عوض می‌کنه!

قبلا استفاده از نرم‌افزار دلتاچت رو توصیه کرده بودیم. حتما به مطلبش یه سری بزنید و در موردش بیشتر بخوانید.

The post با توجه به ساختار مغز، چرا بهتره از ایمیل برای ارتباطات کاری استفاده کنیم؟ appeared first on معنی همت.

چک لیست وسایل سفر

voyage items

چک لیست سفر یک ابزار مفید و اساسی برای همه افرادی است که برنامه ریزی سفرهای خود را بهبود می‌دهند. این لیست می‌تواند به شما کمک کند تا سفری بهتر و منظم‌تر داشته باشید و موارد مهم را فراموش نکنید.

از مهمترین کاربردهای چک لیست سفر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
  1. برنامه‌ریزی موثر: با داشتن چک لیست سفر، می‌توانید تمام مراحل برنامه‌ریزی سفر خود را به دقت مدیریت کنید، از جمله خرید بلیط، رزرو هتل، بسته‌بندی لباس‌ها و وسایل ضروری.
  2. بهبود مدیریت زمان: این لیست به شما کمک می‌کند تا زمانتان را به بهترین شکل ممکن استفاده کنید و از از دست دادن مواعد مهم جلوگیری کنید.
  3. حفظ سلامتی: در چک لیست سفر، مواردی مثل داروها، کارتهای بهداشتی، و واکسن‌های مورد نیاز ذکر می‌شود تا به سلامتی خود توجه کنید.
  4. جلوگیری از فراموشی: با داشتن چک لیست، از فراموش کردن موارد مهمی مثل گوشی، پاسپورت یا کلیدها جلوگیری می‌شود.
  5. آرامش روحی: چک لیست سفر باعث افزایش آرامش روحی شما می‌شود، زیرا شما اطمینان دارید که همه چیز تحت کنترل و برنامه‌ریزی شده است.
  • پاسپورت – شناسنامه – گواهینامه و دفترچه بیمه
  • بلیط و کارت ویزیت
  • پول – دلار – دسته چک و کارت اعتباری
  • کارت و بیمه ماشین
  • تلفن همراه و شارژر
  • مدارک اداری ضروری
  • سرویس کردن کامل ماشین جهت سفر
  • چک‌ کردن کامل منزل (کولر، گاز و…
  • قرص های ضروری و کمک های اولیه
  • لوازم گرم‌ کننده (شامل: پتو ، ملحفه و…)
  • کلید یدک ماشین – منزل و …
  • عینک – لنز – کلاه و چتر
  • سر رسید و دفتر تلفن
  • البسه مورد نیاز
  • مواد خوراکی لوازم ضروری فرزندان(اسباب بازی و…(
  • کیف سامسونت و کمری
  • نقشه سفر و کتاب راهنما
  • لپ تاپ و دیکشنری
  • زنجیر چرخ – جعبه ابزار و چراغ قوه و سیم بکسل
  • سجاده و مهر
  • دوربین عکاسی – فیلمبرداری و ساعت
  • رادیو پخش و کاست
  • لوازم بهداشتی خودکار و کاغذ مصرفی و ماشین حساب
  • ظروف سفری مورد نیاز
  • دستمال کاغذی
  • هماهنگی با همسفران
  • نخ – سوزن – قیچی – ناخون گیر
  • مسواک و خمیردندان
  • چادر سفری و لوازم جانبی

The post چک لیست وسایل سفر appeared first on معنی همت.

❌